خلاصه ماشینی:
"هر موجودی باید به چه مانند باشد تا خدا محسوب گردد؟ آیا حتی برای آدمیان ممکن است که علم به صفات خدا پیدا کنند (نگاه کنید به مدخلهای تصورات راجع به خدا، الهیات سبلی)؟ حتی اگر این علم ممکن باشد، آن صفات چه هستند؟ سنتا مسلم انگاشته شده است که خداوند موجودی واجب است که وصف او عالم مطلق، قادر مطلق، خیر مطلق، تحرک ناپذیری و سرمدیت است (نگاه کنید به مدخلهای وجود واجب، عالم مطلق، قادر مطلق، خیر، کمال، تحرک ناپذیری، سرمدیت) و عالم را به اختیار آفریده است (نگاه کنید به مدخلهای خلقت و بقا، اعتقادات دینی، اختیار، امر الهی) و او کسی است که خاصه به وجهی، نسبتی با اخلاق دارد (نگاه کنید به مدخل دین و اخلاق).
دیگران استدلال کردهاند که زبان ما به وجهی ساخته شده است که به خداوند اطلاق میشود یا به این سبب که به طور مشترک لفظی در مورد خدا و مخلوقات مورد استفاده قرار میگیرد یا به این سبب که پارهای از تعابیر و الفاظی را که در مورد مخلوقات به کار میروند، میتوان به معنایی تمثیلی8 به خداوند اطلاق کرد (نگاه کنید به مدخل زبان دینی).
به فرض قبول این برداشت سنتی از خداوند، آیا ما میتوانیم به وجهی عقلانی علم پیدا کنیم که چنین خدایی وجود دارد؟ از بعضی از براهینی که برای اثبات وجود خداوند پیشنهاد شدهاند مستفاد میشود که ما میتوانیم به وجود خداوند، به وجهی عقلانی علم پیدا کنیم (نگاه کنید به مدخلهای براهین اثبات وجود خداوند و الهیات طبیعی).
بعضی فیلسوفان متذکر شدهاند که پدیده گسترده تجربه دینی نیز موجد برهانی برای اثبات وجود موجودی ماوراء طبیعی، مبتنی بر این گونه تجربه است (نگاه کنید به مدخلهای تجربه دینی، تاریخ عرفان، سرشت عرفان)."