خلاصه ماشینی:
"مکلوهان بر سر این موضوع بحث میکند که اگر تأثیر رسانهها برای ما جالب بود،پس باید تمام توجه خویش را معطوف به راههایی کنیم که موجب میشود رسانهء جدید سنت را مختل و زندگی اجتماعی را تغییر دهد.
مکلوهان در یکی از نخستین آثارش،جهان گوتنبرگ4،بر تبدیل و تغییر حالت جوامع،از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب و چاپی،متمرکز شده و پیامدهای اجتماعی حاصل از اختراع دستگاه چاپ در قرن پانزدهم،به دست یوهان گوتنبرگ را به بحث میگذارد و میگوید که تکنولوژیهای نوین رسانهای در تعادل حواس ما،دست بردهاند و به بهای از بین رفتن برخی حواس،برخی از آنها را کنار گذارده و بر برخی دیگر،بیشتر تأکید میورزند.
41ادعاهایی که تلویزیون را یک فناوری معرفی میکنند که باید دارای سرگرمی،تصاویر جالب و حرکت سریع از سوژهای به سوژهء دیگر باشد،از قوانین تکنولوژیک طبیعت به شمار نمیآیند،بلکه حاصل صنعت پخش برنامههای تلویزیونی هستند که به دست انسان ایجاد شده و فروش محصول و سودآوری،منظور اصلی آن است.
اگر مکلوهان در کتاب خود- جهان گوتنبرگ-به معرفی ویژگیهای فرهنگ پرداخته است،بیرکرتز به بحث دربارهء دورهای میپردازد که به باور وی،در عین حال که رسانهء غالب آن دوره،کلام مکتوب بوده است؛ولی دیگر نابود شده و به پایان رسیده است.
Birkerts/Sven/The Gutenberg Elegies:The Fate of Reading in an Electronic Age/ Faber Faber/London/1994 این رسانهء نوین ما را چنان از جهان طبیعی خویش دور میسازد که احساس ما نسبت به زمان را دست خوش تغییر میکند؛زیرا هر روز بیش از پیش،به ماهیت آنی ارتباطات کامپیوتری وابسته میشویم."