چکیده:
جمله خبری و وجه تمایز آن با انواع دیگر جمله (انشا) از مباحث اصلی علم معانی است که نه تنها در این علم، بلکه در دانشهای گوناگون مرتبط با زبان، همانند فلسفه، منطق، زبانشناسی، معنی شناسی و حتی علوم ارتباطات و گفتمان شناسی نیز مورد بررسی و دقت نظر قرار گرفته است. به طور کلی، جمله خبری جمله ای در نظر گرفته شده که قابل صدق و کذب باشد و در اکثر علوم مذکور معیارها و ملاکهایی نیز برای سنجش صدق یا کذب آن ارائه شده است. هدف اصلی از این پژوهش، دست یافتن به پاسخی برای این سؤال است که آیا امکان بررسی صدق و کذب در همه فرآیندهای زبانی وجود دارد یا خیر؟ و اگر پاسخ منفی باشد، چگونه می توان برای جمله های خبری در ادبیات- که منطق ویژه ای بر آن حاکم است- تعریفی براین مبنا درنظر گرفت؟ نویسنده براین باور است که نه تنها در ادبیات، بلکه در زبان ارتباطی نیز امکان بررسی صدق و کذب در همه فرآیندها وجود ندارد. بنابراین، لازم است چنین تعریفی بازنگری شده، معیارهای دیگری جهت تمایز این نوع جمله با انواع دیگر در نظر گرفته شود.
خلاصه ماشینی:
"( رضانژاد، 1367: 60 ) البته، از همان آغاز نظر نظام و جاحظ مبنی بر اعتقاد متکلم برای صدق و کذب رد شدهاست؛ اما منتقدان تنها درمورد مثالی که در این زمینه از آیات قرآن کریم نقل شده است، بحث کردهاند، درحالی که نظر جاحظ از چندین جهت قابل نقد است: اولا باید خاطرنشان کرد که ممکن است بگوییم امکان بررسی صدق یا کذب خبری وجود ندارد؛ اما اهل منطق مرحلة بینابینی برای صدق و کذب را نمیپذیرند و معتقدند خبر یا صدق است و یا کذب؛ مثلا براساس نمونههایی که جاحظ ارائه داده، اگر دیوانهای بگوید «عالم حادث است»، یا بگوید «عالم قدیم است» در هر دو صورت خبر نه صدق و نه کذب است.
بنابراین، باید گفت با توجه به این که امروز باور موجود برای صدق و کذب حتی در زبان ارجاعی نیز مورد چالش واقع شده است و بنابه فلسفة ویتگنشتاین، یقین به صدق یک خبر-با تعریف مطابقت داشتن با واقع- نمیتواند یقینی ابژکتیو باشد 4 (احمدی، 1374: 251-253 ) و این بحث حتی در زبان علمی و تجربی چنان لغزنده است که نمیتواند امری قطعی تلقی شود، مطمئنا نه در ادبیات - که منحصر به عالم واقع نبوده، زادة تصورات و مفاهیم و صور ذهنی است و منطقی ویژه حاکم بر آن است- و نه در فرآیندهای ذهنی زبان امکان بررسی و پذیرش قطعی آن وجود ندارد."