چکیده:
حملیة مرددهالمحمول پس از سده هفتم در میان منطقدانان مورد توجه واقع شده است.
این قضیه، حملیهای است که تردید در ناحیة محمول آن است. بنابراین، با قضیه منفصله
که تردید بین دو قضیه است، تفاوت دارد. این قضیه در کنار حملیههای دیگر، میتواند
در استدلالهای مباشر و قیاسهای اقترانی شرکت کند و نتایجی را به بار آورد. همچنان
که این حملیه در کنار منفصلهها میتواند با شرکت در قیاسهای استثنایی، نتایجی
داشته باشد، ولی تا کنون منطقدانان به درستی احکام حملیة مرددهالمحمول را در
استدلالها به دلیل تشابهش با منفصله بررسی نکردهاند. از سوی دیگر، به سبب تشابه
آن با منفصله احتمال رسوخ مغالطه در قیاسهای استثنایی میرود. از این رو، شناسایی
درست این دسته از حملیهها برای جلوگیری از مغالطههای احتمالی لازم است. آنچه در
این مقاله مورد نظر است، بررسی احکام استنتاجی مرددهالمحمولها در استدلالهای
مباشر و قیاسهای اقترانی است. اما بررسی احکام استنتاجی مرددهالمحمولها در
قیاسهای استثنایی به نوشتار دیگری موکول میگردد.
خلاصه ماشینی:
"او دریافت نمیتوان منفصله کلیه را نقیض موجهه مرکبه جزئیه دانست؛ زیرا اگر نقیض قضیهای مانند « بعض الحیوان انسان لادائما» را که کاذب است، قضیة «اما لاشیء من الحیوان بانسان دائما و اما کل حیوان انسان دائما» قرار دهیم، در این صورت اصل و نقیض هر دو کاذب خواهند بود؛ در حالی که بر اساس قاعده تناقض، یکی از نقیضین باید صادق باشد.
3. عکس نقیض عکس نقیض دو روش دارد: الف) عکس نقیض موافق: در این روش، موضوع و محمول به نقیض خود تبدیل میشوند و عکس میگردند و کیف و صدق قضیه بر جای خود باقی میماند (همان، 202)؛ مانند: «کل عدد اما زوج او فرد» «کل ما لیس بزوج و لافرد فهو غیرعدد».
«لاشیء من الانسان بزوج او بفرد » « بعض ما لیس بزوج و لافرد فلیس بغیرانسان» ب)عکس نقیض مخالف: در این روش، نقیض محمول، موضوع و خود موضوع، محمول میشود؛ به شرط تغییر در کیف با بقای صدق (همان، 202)؛ مانند: «کل عدد اما زوج او فرد» « لاشیء من غیر الزوج و غیر الفرد بعدد».
بنابراین، کم موضوع تغییر مییابد و کیف آن به حال خود باقی است و قضیه به معطوفه المحمول تبدیل میشود؛ مانند: «کل عدد اما زوج او فرد» «بعض غیر العدد اما غیرزوج و لافرد».
اگر در این شکل، کبری مرددهالموضوع باشد، نتیجه در بعضی از ضربها مرددهالطرفین خواهد بود: ضرب اول: (موجبتین کلیتین = موجبه جزئیه) (1) کل علم اما تصور او تصدیق؛ (2)کل بدیهی او نظری علم؛ (3) بعض التصور او التصدیق بدیهی او نظری."