خلاصه ماشینی:
"در بسیاری از کشورهای اروپایی یک فرد صغیر زمانی مجرم شناخته میشود که عمل وی در زمینه و در حدود جرایمی باشد که مجموعهء قوانین جزایی دربارهء تمام بزهکاران و جنایتکاران به کار میبندد در حالی که در سایر کشورها از جمله امریکا حوزه یا میدان رفتارهایی که یک صغیر را به دادگاه میکشانند به مراتب وسیع تر است مثلا ممکن است نوجوانی را به علت فرار از مدرسه،عدم اطاعت از پدر و مادر،نوشیدن مشروبات الکلی و یا سیگار کشیدن در ملأ عام به دادگاه بکشانند.
اما اگر بخواهیم از زاویهء مسائل روانی مسأله را مطرح کنیم ابتدا لازم است که به چند مفهوم در این زمینه اشاره شود: 1-مفهوم آستانه مقاومت افراد به این معنی است که افراد در مقابل تحریکات مختلفی که بر ارگانیزم آنها وارد میشود متفاوتند و آستانه مقاومتشان یکسان نیست.
-عدم نظارت و راهنمایی پسر توسط مادر -کمبود محبت پدر برای پسر -کمبود محبت مادر برای پسر -فقدان کانون گرم خانوادگی8 در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که اگر خانواده تا این اندازه میتواند در سرنوشت نوجوان مؤثر باشد چگونه است که یک فرزند خانواده بزهکار و فرزند دیگر یک نوجوان مسئول و سازگار میشود؟باید گفت که حتی خواهران و برادران در یک خانواده نیز احتمالا برداشت و تجارب یکسانی از خانواده ندارند و همانگونه که از لحاظ جسمانی با یکدیگر متفاوتند،تجارب و برداشتهای آنان نیز باهم فرق دارد.
مواردی که بزهکاری ممکن است نتیجهء عضوی باشد تمام شرایط لازم باید به کار بسته شود تا این افراد بتوانند خود را با محیط زندگی تطبیق دهند،ممکن است این نقیصههای عضوی در درجهء اول مربوط به دستها،پاها و یا اعضای دیگری باشد که عامل فعالیت فرد هستند."