چکیده:
در مقاله حاضر، پس از معرفی نوع و جایگاه نثر مذهبی و سابقه ایجاد آن از روزگار نزدیک به صفویه تا امروز، آثار عمده علامه محمد تقی جعفری مرور و بررسی شده است. ویژگی های سبکی نثر علامه که خود جلوه ای از نثر مذهبی و فلسفی است به دنبال آن آمده است.
خلاصه ماشینی:
"ص325 ) ج ) واژگان معمولی لاتین : استاد به مانند دیگر فارسی زبانان ، از برخی واژگان معمولی غربی که فراتر از دو شیوه بالاست استفاده کرده اند ، مانند : کانال ( ص 64 ) فوتون ( ص 107 ) آدرس ( ص 272 ) الکتریسیته ( ص 289 ) در کتاب « شناخت از دیدگاه عملی و قرآن » فانتزی ( ص 23 ) سیستماتیک ( ص 23 ) الکترون و سنتز ( ص 157 ) در کتاب « مولوی و جهان بینی ها » واژگان مربوط به دوران های ظهور جانداران بر روی زمین در کتاب « آفرینش و انسان » ( پامپالا ائوزوئیک ، پالایوزوئیک ، کینوزوئیک ، ائوسن ، اولیگوسن ، میوسن ، پلیوسن ، پلیستوسن ) (ص69 و70 ) واژه خاص : در مرور گذرای آثار استاد جعفری می توان چند واژه را یافت که جدا از حالت تکیه کلام ، تعلق خاطر یا درنگ ایشان را بر بار معنایی آن واژه یادآوری می کند : یکی واژه سیب است که استاد به آن تعلق خاطری دارد و در مثال ها و تعبیرات از میان میوه ها به سیب توجه بیشتری دارند که می تواند از نظر روان شناسی بحث جالب توجهی را در زمینه شخصیت استاد پیش آورد : « یک سیب مأکول در جنگل دور دست با سیبی که در روی میز و توی بشقاب مورد اراده و تصمیم خورده شدن آن قرار گرفته است هیچ گونه تفاوتی ندارد » ( جبر و اختیار ص 132 ) « داشتن پول و مطبوع بودن سیب و رسیدن فصل و عرضه شدن آن در بازار یک عده اموری هستند که بدون آنها سیب برای خورده شدن در دسترس ما قرار نخواهد گرفت » ( همان ص 1557 ) « در جایی که ممکن است دو سیب را به دو سیب دیگر اضافه نمود نتیجه چهار سیب است را بگیرد و ممکن است یک سیب را به دو سیب اضافه کند و نتیجه سه سیب را بگیرد » ( همان ص 157) « یک عدد سیب غیر از اجزاء درونی و بیرونی اش چیز دیگر نداردکه « من سیب » نامیده می شود » « وقتی که می گوییم رنگ سیب بوی سیب ، شکل سیب معنایش آن نیست که سیب چیزی است و این امور وابسته به آن مستقل است ."