خلاصه ماشینی:
) از آنچه مربوط به بخشهای گوناگون بیت بود گذشتیم و زمان آن است که با گذار بر صورت درست بیت و بیتهای بعدی( که تأییدکنندهء سازوارهء آن هستند)روشنی نهائی را بر مباحث گذشته بیفکنیم: دو کس پرور ای شاه کشورگشای یکی اهل رزم و دگر اهل رای ز نامآوران گوی دولت برند که دانا و شمشیرزن پرورند هر آن کو قلم را نورزید و تیغ بر او گر بمیرد،مگوی ای دریغ قلمزن نکو دار و شمشیر زن نه مطرب،که مردی نیاید ز زن بیت 3006-یوسفی: شب از فکرت و نامرادی نخفت دگر روز پیرش به تعلیم گفت مریز آبروی برادر به کوی که دهرت نریزد به شهر آبروی صوفیی جوان و نوپا در پیش پیر و مراد خود،داوود طائی (ابو سلیمان کوفی.
این یک،(بر خلاف ضبط پذیرفتهء یوسفی که در بین چاپها،منفرد و لابد متکی بر نسخه اساس«گ»است- توضیح ندادهاند-)،اجماع بوستانپردازان را هم دارد: شب از شرمساری و فکرت نخفت بخندید«طائی»دگر روز و گفت...