چکیده:
از آنجا که مهمترین ویژگی نهج البلاغه بلاغت است، بررسی آیینهای سخندانی علوی نیز اهمیت پیدا میکند. همچنین، یکی از شیوههای مهم ابن ابی الحدید در شرح این کتاب بزرگ منهج بلاغی است. نگارنده در این مقاله سعی دارد نیمنگاهی به برخی از این آیینها و الگوهای ادبی بلاغی نهج البلاغه از زبان شرح ابن ابی الحدید بیاندازد.
خلاصه ماشینی:
ابن ابی الحدید معتزلی شارح بزرگ نهج البلاغه در هیچ جایی از شرح خود نتوانسته است در نقد کلام علی( سخنی براند، و تنها موضع دفاعی در برابر این سخن والا دارد؛ 1 بلکه امام را پیشوای فصیحان و سرور بلیغان میخواند.
2 گاه، نیز چنان که ابن المعتز در تعریف التفات میآورد 3 ، همان مقصود است که شارح معتزلی به درستی آن را صرف خطاب نام کرد، و آن انصراف متکلم از سخن درباره غایب به سخن درباره مخاطب یا گونههای دیگر این انصراف است؛ اما نمونه صرف خطاب در نهج البلاغه: شارح در شرح این فراز از خطبه امام: «ما هی إلا الکوفة أقبضها و أبسطها، إن لم یکن إلا أنت تهب أعاصیرک فقبحک الله» 4 میگوید: قال علی طریق صرف الخطاب: «فإن لم تکونی إلا أنت»، خرج من الغیبة إلی خطاب الحاضر، کقوله تعالی: (الحمد لله رب العالمین( الرحمن الرحیم( مالک یوم الدین( إیاک نعبد و إیاک نستعین(، یقول: إن لم یکن لی من الدنیا ملک، إلا ملک الکوفة ذات الفتن، و الآراء المختلفة فأبعدها الله.
6. مقابله مقابله یکی دیگر از موارد بدیع است که در کلام علوی میتوان دید، و ابن ابی الحدید در شرح خود، به بهانه سخن امام: «السبقة الجنة والغایة النار»، بابی خاص را تحت عنوان «استطراد بلاغی فی الکلام علی المقابله» به این صناعت ادبی اختصاص داده است.