خلاصه ماشینی:
"صرفنظر از موضوع تکراری برنامه،پرداخت توی برنامه به این موضوع تکراری که همچون شمشیری دودم(یک دم،برداشتن روحی دینی در قالب احیای تصویری امربه معروف و نهی ازمنکر و یک دم،عادی سازی افشای رفتار غلط یک انسان آبرومند در قالب یک برنامهء تلویزیونی جدی آنهم با تجسس در احوالات شخصیهء آدمها که مطلقا رفتاری غیردینی است)عمل میکرد و البته واکنش قابل تامل نزدیکان شرکتکننده در استودیوی مسابقه و موقع اعطای امتیاز که گاه تا مرز توجیهات خندهدار رفتار داوطلب برای پرهیز از اعطای امتیاز منفی به او پیش میرفت،چالش مورد نظر را جدیتر و قابل تاملتر میساخت.
نخستین نکتهای که باید به یاد داشت،این است که نمایش واقعیت،چیز تازهای نیست؛یکی از پربینندهترین مثالهایی که میتوان برای این نوع برنامهها زد و یکی از قدیمترینشان،برنامهء کاندیدای دوربین2است که ابتدا توسط آلن فانت3تولید میشد و در آن دوربینی مخفی،مردم را در عجیبترین موقعیتها و غریبترین رفتارها نشان میداد و سالها نیز پربیننده بود.
اگر ما این برنامهها را نگاه نکنیم،آنها ساخته نمیشوند،پس باید پرسید چرا ما این برنامهها را نگاه میکنیم؟آیا این بدان خاطر است که آنها را سرگرم کننده مییابیم یا اینکه این برنامهها آن قدر شوکآور هستند که نمیتوانیم از آنها روی برگردانیم؟من باور ندارم که شوکآور بودن برنامه ها دلیل مناسبی برای حمایت از آنها باشد،روی گرداندن از آنها،به سادگی فشار دادن یک دکمه بر روی دور فرمان است ولی دلیل اول(سرگرم شدن ما با این برنامهها)،کمی جالبتر به نظر میرسد."