چکیده:
یکی از مهمترین راههای پرهیز از اشتباه در هر علم عبارت است از فهمیدن اصطلاحات خاص آن
علم.در علم اصول اصطلاح «حجت» یا «حجیت» از اهمیت ویژهای برخوردار است که فهمیدن منظور
اصولیین از آن، کمک زبادی به پی بردن مقاصد این علم مینماید. در مورد معنای اصطلاحی این واژه
اختلاف نظر وجود دارد و تا به حال در کتاب و با مقالهای مشاهده نگردیده است که محقق بدقت به این
دو واژه رسیدگی نموده و با موشکافی به بیان حقیقت آن بپردازد. این مقاله بیان میکند که حجیت به
معنای «معذریت» و «منجزیت» است. مراد از منجزیت عبارت است از تحقق شرط ،ابلاغ برای حکم
عقل به استحقاق ثواب و یا عقاب و مقصود از معذریت نیز این است که در صورت اشتباه، مرتکب خطا
چون عذر دارد، از عذاب مامون خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
۴. این واژه در علم اصول به معنای تنجیزو تعذیرمی باشد که به طور کلـی در رابطـه بـا عبدو مولا به کار رفته , به این شکل که در مقام امتثال عبدنسبت به اوامر مـولا گفتـه می شود: آیا قطع مثلا حجت است یا خیر؟و منظور این اسـت کـه آیـا قطـع منجـرو معذر هست یا خیر؟و مراد اصولیین از واژه حجت این اسـت ( هاشـمی , ۱۴۰۵ق ,ج ۴,ص ۳۷)به دیگر سخن حجیت در این علـم عبـارت اسـت از: منجزیـت و ایـن در صورتی اطلاقش بر قطع صحیح است که قطع با واقع تطابق داشته باشدو معـذریت و این در صورتی می باشد که اگر به قطع حمل مـی شـود، قطـع بـا واقـع تطـابق نداشـته باشد(بهسودی , ۱۴۱۷ق ,ج ۲,ص ۱۵).
از آن چه در بالا از نظر گذشت , مشخص می شود که حجـت بـه معنـای اول مـصطلح منطقی هم نمی تواند منظور اصولی را از این کلمه تشکیل دهد؛ چرا که حجت بنـابر معنـای اصطلاحی اول علم منطق عبارت بود از: مجموعه قضایایی که موجب کشف یـک مجهـول تصدیقی می شود؛ چرا که اگر بر قطع اطلاق حجت می شـودو منظـور ایـن باشـد کـه قطـع اثبات مجهول تصدیقی را می نماید که در فقه عبـارت اسـت از احکـام شـرعی بـرای افعـال مکلفین ؛ در این صورت اگر برای اثبات حکم شرعی قطـع دخالـت داشـته باشـدو موجـب کشف یک حکم شرعی بشود, باید بپذیریم که قطع حد وسط قرارمی گیرد.