خلاصه ماشینی:
"5براساس این بحث مقدماتی مقصود نهائی از تأمل بر خاصیت روایی روایت گلستان آن است که علم طغیان بر علیه حکومت قاهر متافیزیک معنی برافراشت و بر مدار جدیدی از تأویل دست بر خاصیت غیر قابل نقصان و ترجمهء روائیت روایت نهاد.
این ترتیب روایتی را به صورت زیر میتوان ترسیم کرد: (1)\(2)\(3)\(4) (1)کلیت روایی گلستان:\متضاد\متمایل\متضاد\متمایل (2)متشکل از بابهای:\اول/دوم\سوم/چهارم\پنجم/ششم\هفتم/هشتم (3)مستتر در عناوین:\پادشاهی/درویشی\قناعت/خاموشی\عشق و جوانی/ضعف و پیری و پیری\تأثیر تربیت/آداب صحبت (4)مبتنی بر منطق:\تنش تضاد\گشایش گره\تنش تضاد\گشایش گره ر دیف چهارم(افقی)این جدول میتواند نشانی از عملکرد(نا)خودآگاه سعدی باشد در چگونگی روایت گلستان.
59 (6) شاید بتوان اشارت سعدی را در«خانمة الکتاب»گلستان آنجا که میگوید وی «داروی تخلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند»60دال بر شعور محیط وی بر همین خاصیت روایی گلستان دانست چرا که«شهد ظرافت»نه فقط در مفردات عبارات که بالمآل در ترکیب روایت این متن نیز مشهود است.
تأمل در این مقاله بر کلیت و ترکیب روایی گلستان به مثابه تمثیلی از نظرگاه سعدی بر مقولات عدل و عدالت قدمی به آهستگی و احتیاط بوده است برای فاصله گرفتن از حکومت قاهر متافیزیک معنی،و دست نهادن بر و لمس کردن خاصیت غیر قابل نقصان و ترجمه روائیت روایت گلستان.
در این عبارت و عبارات دیگر شبیه به آن شمس قیس اطلاعات بسیار دقیق و فوق العاده مهمی نه تنها دربارهء عملکرد سیاسی در تاریخ به دست میدهد بلکه از آن هم مهمتر ما را متوجه خاصیت غیر قابل انطباق شعر(با کلام مسجع و یا به اعتبار ما«روایت»بهطور اعم،به خصوص آنچنانکه در گلستان سعدی مشاهده میشود)با جهان واقع میکند."