چکیده:
پرسش مقاله حاضر این است که آیا آزادی و اختیار آدمی در تأسیس دولت مهدوی نقشی دارد؟نویسنده این ادعا را مطرح میکند و مستدل ساخته است که آنچه آموزه مهدویت و آینده تاریخ را میسازد همانا اختیار و آزادی آدمی است آینده تاریخ رو به تکامل و آزادی افزون انسان حرکت میکند و هر لحظهلحظه آن سرشار از آزادی و اختیار انسان است.انسان فاقد آزادی و اختیار چگونه خود را مهیای آینده نماید و دولت مهدوی را انتظار کشد؟بنابراین حتی تأسیس دولت مهدوی نیازمند بسط و گسترش آزادی انسان است. در واقع انسان با انتخاب را به سمت تأسیس دولت صالح مهدوی گام برمیدارد.
خلاصه ماشینی:
"میتوان بر موارد فوق افزود که یکی از معانی آموزه معروف دینی میگوید در فرجام تاریخ،زمین تمامی نعمتهایش را برای آدمی آشکار میکند،همانا بسط آزادی و اختیار آدمی میتواند در شمار مهم ترین نعمتها تلقی شود،زیرا در پرتو حکومتهای ناصالح و همواره مستبد،کمتر شرایطی فراهم شده است که انسان آزادانه تصمیم گرفته و زندگی خود را به پیش برد.
فرجام آزادی در دولت مهدوی گفته شد که انسان با توجه به نشانههای برشمرده شده برای او و نیز با توجه به عنصر درونی و محتوای باطنی خویش و به عبارت فطرت پاک و بیآلایش و نوگرا و آزاد و مختار خود سهم مهمی در دگرگونیهای اجتماعی داشته و باعث و بانی اکثر تحولات اجتماعی و تاریخی است.
در واقع باید گفت محتوای انتظار موعود و منجی به گونهای است که انسان را به سمتی سوق میدهد که بتواند از ظرفیتهای درونی خود بهره گیرد و زمینه ظهور و تأسیس دولت مهدوی را فراهم آورد.
جان کلام این که انتظار مثبت،اعتراض به وضع موجود است برای حرکت به وضع مطلوب و نهایی بدیهی است که نمیتوان از نقش آزادی و اختیار به سمتی و سویی میل میکند که در آن با خودسازی و محیطسازی و جامعهسازی،توان خویش جامعه را مهیای تأسیس دولت مهدوی مینماید.
البته این آزادی و اختیار همانا میتواند انسان را به هر سمت و سویی که آدمی میل کند سوق دهد اما طبیعی است که زمینهسازی برای تحقق و تأسیس دولت مهدوی نیز از این مسیر دشوار میسور خواهد بود."