چکیده:
ذهنی صرف نمیداند،بلکه عوامل گوناگون مانند عوامل جامعهشناختی،روانشناختی و حتی زیستشناختی و سایر عوامل دیگر را در آن مؤثر میداند. تعارضات ناشی از حصرگرایی و تحویلینگری در ابعاد گوناگون شناخت،مانع مهمی در دستیابی اندیشمندان به شناخت گسترده و همه جانبه بوده است.با توجه به آنکه یکی از عمدهترین موانع در فرآیند پژوهش تحویلینگری است،آسیبشناسی دورههای چندگانه پژوهش لازم است مورد بررسی قرار گیرد.ذاتگرایی و غایتگرایی اندیشه ارسطویی و عدم توجه به شرایط و روابط متقابل پدیدهها به همراه جزمگرایی از علل ناکارآمدی این شیوه پژوهش بود که منجر به تحویلهای مختلف مثل تحویل مسائل فلسفه به کلام یا منطق و سرانجام به زبان یا روانشناسی شد.شیوه عینیتگرای مدرن با پوزیتیویسم برای رفع مواننع تفکر ارسطویی جایگزین آن شد.توجه صرف به تئوری،روش استقرایی و مشاهده و توصیف پدیدهها به جای تفسیر آنها مهمترین ویژگی شیوه پوزیتیویسم است که موجب شد همه معرفت بشر با بخشی از آن یعنی علوم طبیعی یکی گرفته شود و کل معرفت به بخشی از آن تحویل گردد.چنین خطایی اندیشمندان پستمدرن را به تردید در تفکرات پوزیتیویسم سوق داد.دوران پستمدرن با عصر اثبات و ابطال تئوریها، توجه ویژه به روش و برنامههای تحقیقاتی،تحویل علم به عوامل جامعهشناختی دانشمندان،آنارشیسم و نسبیتگرایی و سرانجام کثرتگرایی افسار گسیخته همراه است.در هر یک از این گرایشها در واقع فرآیند پژوهش به بخشی از آن تحویل میشود.فرا پستمدرنیسم با کنکاش در این خللهای معرفتی به جستجوی دیدگاهی در پژوهش میپردازد که ویژگی آن در نظر گرفتن تمام دیدگاهها و دوری از یکسونگری در پژوهش و روشهای آن است.چنین دیدگاهی پژوهش را یک فرآیند
خلاصه ماشینی:
"توجه صرف به تئوری،روش استقرایی و مشاهده و توصیف پدیدهها به جای تفسیر آنها مهمترین ویژگی شیوه پوزیتیویسم است که موجب شد همه معرفت بشر با بخشی از آن یعنی علوم طبیعی یکی گرفته شود و کل معرفت به بخشی از آن تحویل گردد.
مسائل عمده مورد بررسی در این مقاله عبارتند از: تحویلینگری چیست؟ریشهها و عوامل روششناختی این تحویلینگری کدامند؟نقش زیانبار آن در فرآیند پژوهش کدام است؟حصرگرایی نظر به عوامل آن یعنی جزماندیشی و تخصصگرایی چگونه تبیین میشود؟قلمرو نظری اندیشه جزمی کدام است؟سنتگرایی موج اول چه پیامدهایی در حوزه شناخت بشر داشته است؟لوازم و آثار تخصصگرایی دوران مدرن چیست؟رهیافتهای پست مدرنیستی در حوزه روششناختی کدامند؟ 1-چیستی تحویلینگری تحویلینگری در اینجا به لحاظ روششناختی عبارت است از حصر توجه به بعدی از هر پدیده و نادیده گرفتن و حذف ابعاد دیگر آن یا ارجاع کلیت پدیده به مجموعه عناصر آن(کیم،8991،ص 541؛قراملکی،0831،ص 982؛سیاری،4831،ص 05).
به این ترتیب وی از یک سو با روش علمی به مبارزه میپردازد و از سوی دیگر با اذعان به اینکه هیچ عقلانیت فراگیری وجود ندارد و برهان قاطعی برای برتری علم بر سایر معرفتها در دست نیست،آنارشیسم معرفتی خود را عرضه میکند.
این قضیه اعلام میدارد که در یک سیستم منطقی که شامل تعدادی قضایای بدیهی یا اکسیوم است و قواعدی برای استنتاج گزارهها از آنها دارد،همواره گزارههایی یافت میشوند که قابل بیان برحسب علائم آن سیستم هستند اما با قواعد سیستم نمیتوان درستی یا نادرستی آنها رانشان داد بنابراین هیچ سیستم اکسوماتیکی کامل نیست(همو)."