چکیده:
در این مقاله ژنهای هوشمند به عنوان یک نظریه جدید ارائه شده است.بر اساس این نظریه نه تنها نخبگان کشور که ثروت ملی میباشند از دست میروند بلکه پس از گذشت قرنها از نظر ژنتیکی کشورهای نخبهپذیر (مقصد)به جوامع نخبه تبدیل خواهند شد و درصد ژنهای هوشمند آنها به شکل گستردهای افزایش مییابد.لذا در زمینه تولید علم،فن و فنآوری همچنان پیشتاز خواهند بود.در نتیجه کشورهای نخبهگریز(مبدأ)روز به روز فقیرتر شده و به دلیل همین فقر،وابستهتر میشوند و تعادل جهانی با شدت بیشتری به هم میخورد.بنابراین ضرورت دارد،موضوع حفظ،صیانت و کرامت نخبگان به عنون یک پروژه ملی تعریف شود و عوامل دافعهزا رفع گردد.یکی از جمله راهکارهای عملی برای جلوگیری ازمهاجرت طیف وسیعی از ژنهای هوشمند،حمایت مادی و معنوی از گسترش و توسعه مقاطع تحصیلات تکمیلی بالاخص مقاطع دکتری در داخل کشور و همچنین مشارکت تمامی شرکتهای خصوصی و دولتی در تاسیس مراکز پژوهشی تخصصی و همچنین بکارگیری نخبگان در این مراکز میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در عوض به همان میزان کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته و یا به عبارت دیگر نابرخوردار،از توسعه و پیشرفت کشور خویش باز میمانند و به مرور زمان این شکاف و اختلاف بین کشورهای مختلف افزایش یافته و این تفاوت خود را در ابعاد مختلف علمی،سیاسی،نظامی،اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی نشان می دهد،در نتیجه در مقوله جهانی شدن در همه ابعادش تعداد معدودی از کشورها نقش کلیدی را ایفا خواهند نمود و کشورهای غنی،ثروتمندتر شده و کشورهای نابرخوردار همچنان فقیر مانده و به کشورهای پیشرفته و نخبهپذیر وابسته خواهند بود.
در این رابطه میتوان این سؤال را مطرح نمود که،واقعا صنعت و فنآوری رایانه و یا تلفن همراه چقدر فرصت شغلی برای کشورهای مولد خود ایجاد نموده و خواهد نمود؟مسلما در آینده نیز علوم و تکنولوژیهای جدیدی ظهور خواهند کرد که نقشی به مراتب مهمتر از رایانه بر زندگی بشر خواهند داشت و دانشمندانی که این فنون و فنآوریها را کشف مینمایند آیندهء کشورهای خویش را بیمه میکنند و کشورهائی که دانشمندان و اندیشمندان بیشتری را پذیرا باشند.
لذا نخبگان و متخصصان علوم بنیادی و رشتههای علوم پایه به ظاهر نقش پژوهشهای خویش را در راستای نیازهای جامعه ندیده و از طرف دیگر دائما به ایشان وانمود میشود که نتایج یافتههای شما چه مشکلی را از جامعه حل میکند و در نهایت محققین توانمند در این رشتهها،مکانی مناسب را در کشروهای نخبه پذیر،جهت گذران زندگی علمی خویش انتخاب میکنند که در آنجا برای پژوهشهای بنیادی ارزش بیشتری قائل هستند و در نهایت عازم کشورهای نخبهپذیر میشوند."