خلاصه ماشینی:
"معنای تصوری loi تعیم دارد,چه بتمام قوانین یک کشور،و جزئی از قوانین یک کشور شامل خواهد بود،یعنی همانطوریکه کلمه Droit بتمام قوانین موضوعه بلژیک راست میآید،و یک همچنین کلمه loi هم گاهی افاده تمام قوانین و گاهی افاده جزئی از قانون را مینماید،این معنی را تصوری گفتیم برای آنکه جایگاه آن فقط در لوح خاطر و منطقه خیال است چرا؟برای آنکه loi در این مرحله بدرجهء دائرهاش وسیع است که حتی شامل قوانین تصوری نیز میگردد با صرفنظر از آنکه وضع شده و یا نشده باشد مثلا وقتی از شما پرسشی مینمایند،شما با اینکه نمیدانید در این خصوص قانونی وضع شده است یا نه در جواب میگوئید:حقا بایستی چنین باشد،و یا قانونا بایستی چنان باشد،در صورتی که ممکن است قانون در اینمورد ساکت باشد،پس کلمه loi باین قبیل قوانین تصوری هم شمول دارد،و دیگر معنای وجودی است که باین طور تعریف شده است:«قانون معین مادی که از مصدر حکومت قانونگذار صادر شده است» ولی عده از علماء حقوق معنای وجودی کلمه loi را باین طور معرفی کردهاند:«قاعده عمومی الزام آوریکه از مبدء حکومت تشریعی صادر شده و دارای ضمانت اجرا خواهد بود»بدیهی است که غرض از ضمانت اجرا همان مجازاتی است که علماء حقوق آنرا جزء قانون دانستهاند،و بالاخره مقصود از معنای وجودی همان قوانینی است که از مقام سلطنت تشریعی برای حفظ نظام صادر شده،و مخالفت از آنها دارای مجازات است،این قبیل قوانین که از مرحله تصور قدمی فراتر گذارده و در مرحله وجود کتبی آمره،یعنی آندسته از قواعدیکه فقط یک اوامری را اعلام میدارد, 2-قوانین ناهیه،یعنی آن قوانینی که چیزهائی را از مردم بازمیدارد،قوانین مبیحه،یعنی آن قواعدیکه از امرونهی خالی ولی در عین حال بمنفعت جامعه وضع شده است."