خلاصه ماشینی:
از اینجا و اینچنین است که بحث جامعهء مدنی در اندیشی دینی مورد بحث آغاز شده و در بستر قانون اساسی جمهوری اسلامی جریان مییابد.
جامعهء مدنی: پس از تحدید اندیشهء دینی به اندیشهء دینی تبلور یافته در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اکنون تلاش خواهیم نمود که به تعریف معینی از مفهوم جامعه مدنی برسیم،تعریفی که مبنای بحث ما در این نوشتار خواهد بود.
طبقهء سیاسی حاکم،عدهای معدود از چهرههای شاخصاند که در قالب یک روند تعریف شده،عملا قدرت @حالت ایدهآل حاکمیت جامعهء مدنی آن است که در آن قدرت به گونهای روان و برنامهریزی شده بین گروههای اجتماعی و دولت جریان یافته و دست به دست شود.
3-برخلاف سنت اگوستین که در تشریح اندیشه دینی مسیحیت،«جامعه مدنی»را زمینی و خاکی دانسته و آن را نقطهء مقابل شهر الهی و آسمانی خداوند قرار میداد،در اندیشهء دینی شیعی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، درست است که حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست،ولی هم او(خداوند)انسان را بر سرنوشت اجتماعی حاکم ساخته است.
صرف پیشبینی حقوق کامل برای ملت و تحدید معقول و منطقی قدرت دولت در قانون اساسی و نیز اهمیت وافر دادن به حق مشارکمت مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی خویش و لو با تعبیه راهکارهای قانونی متنوع و کامل،به تنهایی نمیتواند تأمینکنندهء سلامت سیاسی کشور بوده و عامل پاگیری جامعه مدنی باشد.
هرچند که جامعهء مدنی مطلق نوع ایدهآلی است که دستنایافتنی است،ولی این امر نمیتواند و نباید بهانهای برای عدم حرکت به سوی تحقق ظرفیتهای موجود از جامعه مدنی در اندیشهء دینی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باشد.