خلاصه ماشینی:
"باران اشک در طول زندگی سوسن علیهاالسلام حوادث گوناگونی به وجود آمد، همانند رحلت فرزندش سید محمد؛ اما آنچه که قلب وی را بیشتر نگران کرده بود، توطئههای خلیفه عباسی و عوامل حکومتی بود؛ چرا که هر از چندگاهی، امام هادی علیهالسلام مورد شکنجه جسمی و روحی قرار میگرفت و گزارشهای غمانگیزی، مبنی بر غارت اموال شیعیان، حبس، شکنجه و شهادت اصحاب نیز قلب رئوف امام را به شدت آزار میداد.
17 آری، شخصیتی چون عمه امام نیز برای مخفی نگهداشتن ولادت حضرت مهدی علیهالسلام و مصون ماندن خاندان عسکری و بنیهاشم از مزاحمتها و اذیتهای دشمنان، تولد آن حضرت را مستند به شنیدن از سوسن علیهاالسلام مینماید؛ زیرا موقعیت زمانی و مکانی را برای بیان تمام حقایق، مناسب نمیبیند.
تسلای دل از آنجا که هر روز فشارها و تهدیدهای حکومت بنیعباس نسبت به حضرت عسکری علیهالسلام افزایش پیدا میکرد، امام نیز حوادث آینده (حبس و شهادت) را برای برخی از افراد خانواده و اصحاب، بیان مینمود که در این میان، ایجاد آمادگی قلبی «مادر» در اولویت بوده است.
24 تدبیری شجاعانه هنوز مدت زمانی از شهادت امام عسکری علیهالسلام نگذشته بود که این خبر به مردم مدینه رسید و بنیهاشم و شیعیان در شهادت امام خود، سوگوار شده و مصیبت وارده را به مادر آن حضرت تعزیت گفتند...
»30 عروج در سالهای آغازین «غیبت صغرا» شهر سامرا و خانه امام عسکری علیهالسلام مورد توجه شیفتگان حضرت مهدی علیهالسلام بود؛ به گونهای که بزرگ بانوی خاندان عسکری، دستورات نوه گرانقدرش را اجرا نموده و موضوع ولادت، غیبت و ظهور امام دوازدهم علیهالسلام را برای برخی از شیعیان بیان میکرد."