چکیده:
1-با توجه به تمایلات قومیتهای بلوچ، عرب، کرد، لر، به نظر میرسد که تا
پذیرش حد نهایی حمایت شده سه فرزند در هر خانوار فاصله چشمگیری داشته باشیم و در
برخی مناطق، به دلیل ساختارهای اقتصادی و اجتماعی موجود، این تفاوت بارزتر است.لذا
نمیتوان این گزینه را واقعبینانه دانست، مگر اینکه با کار فرهنگی در راستای
افزایش اگاهی مردم بتوان تغییری در تمایلات فعلی قومیتهای نامبرده ایجاد کرد.2-برای قومیتهای ساکن شمال و نیز قومیتهای فارس زبان در اکثر استانها این حد
پذیرفتنی است و میتوان آن را به صورت حدی اعمال کردنی در آورد.در میان افراد
نمونهای از فارس زبانها در استانهای جنوبی کشور تمایل به داشتن فرزند بیشتر مشاهده
شده است.اما با توجه به کمیت مجموعه فارس زبانها و ساکنان مناطق شمالی که بیش از 50
درصد ساکنان کشور را در بر میگیرند میتوان امیدوار بود که به تدریج سمت دادن
اراده والدین برای دستیابی به حد فوق وضعیتی طبیعی پیدا کند.3-چگونگی مطلوبیت رقم سه فرزند برای هر خانوار در مناطق گوناگون کشور یکسان
نیست.ساکنان مناطق شمالی و مرکزی کشور دیدگاهی متفاوت با ساکنان مناطق جنوبی
دارند.مردم منطقههای غربی کشور در مجموع گرایشی همانندتر با گرایش مردم مناطق
جنوبی دارند.اگر چه میتوان در گروه سومی که حد فاصل میان مردم مناطق شمالی و جنوبی
است، قرارشان داد.4-تأثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی بر انتخاب تعداد فرزندان در میان همه قومیتها
بارز است.تنها در استان سیستان و بلوچستان این تأثیر به کمترین مقدار کاهش یافته
است.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این، جایگاه آذری زبانها با توجه به قرار گرفتن آن بر روی محور اول و نزدیکی آن به گروه سوم، یعنی به جایگاه کسانی که درباره تمایل و عدم تمایل به داشتن فرزند بیشتر اظهار نظر صریحی نکردهاند، نشان میدهد که اعضای این گروه نیز اگر چه حد سه فرزند را مطلوب میدانند در اعمال اراده برای رعایت سقف سه فرزند در هر خانوار مرددند و احتمال دارد که باز صاحب فرزند شوند.
با توجه به موقعیت قومیتهای ساکن استانها در سمت مثبت محور اول چگونگی قرار گرفتن آنها ملاحظه میکنیم که کردهای ساکن کرمانشاه و آذربایجان غربی و ایلام به گونهای بارزتر از کردهای ساکن استانهای دیگر به داشتن فرزند بیشتر تمایل دارند.
علی رغم نتیجه به دست آمده در جدول مربوط به کل کشور برای فارسی زبانها و عدم تمایل آنها به داشتن فرزند بیشتر در سطح کل کشور، در اینجا ملاحظه میکنیم که فارسی زبانهای استانهای هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان به تبعیت از خصوصیات اقتصادی و اجتماعی محیط زندگیشان تمایل خود را به داشتن فرزند بیشتر نشان دادهاند در این سمت محور جایگاه عرب زبانهای ساکن خوزستان قابل بررسی است.
گروه اخیر که به دلیل کمی تعداد آنها در سایر استانها ظاهر نشدهاند در این استان وضعیتی همانند با بلوچهای سیستان و بلوچستان(با اندکی گرایش به سمت چپ)دارندسمت چپ محوردر این بخش جایگاه قومیتهای فارسی زبان استانهای تهران، همدان، یزد، اصفهان و مرکزی، به دلیل نزدیکی آنها به نقطه عدم تمایل و اهمیت چگالی آنها، نشان دهنده تمایل بیشتر آنها به محدودیت تعداد فرزندان است."