خلاصه ماشینی:
"به علاوه شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز برای بلاد و شهرها،قاضی نصب میکرد تا مردم شهرهای دوردست،دچار مشکل و عسر و حرج نگردند و این نصف در زمان حکومت ائمه معصومین(علیهم السلام)هم بوده است چون که هم طبق قاعده ضرورت برای نصب حاکم و هم مطابق قاعدهء لطف است زیرا در صورت عدم نصب قاضی،هم مردم دچار مشکل زیاد میشوند و هم خصومتها تشدید میگردد و هم ناگزیر مردم مراجعه به حکام جور میکنند که ممنوع شده و عملی خلاف صریح قرآن و سنت راستین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است آنجا که میفرماید: (و لا ترکنوا الی الذین ظلموا 1.
بنابراین عزل و برکناری قاضی هم تنها از همین راه است،پس از پیامبر و امام -علیه السلام-نایت او و هرکس دیگری که شایسته رهبری و صاحب مقام و دادگستر اسلامی است،اگر بخواهد میتواند او را عزل کند این منصب درست مانند وکالت است13منتها شخص قاضی نیز میتواند خود ار مقام دادرسی برکنار سازد یا از مقام قضاء کنارهگیری کند،و اینهم در صورتی است که شرایط،انحصاری و تعینی نباشد،یعنی اگر صلاحیت منحصر به فرد بود یا به وسیله امر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم یا امام معصوم نسبت به او تکلیف شد،تعین پیدا میکند و باید بپذیرد و نمیتواند تخلف کند این حکم برای او همانند سایر واجبات عینی میگردد،چنانکه قبلا بحث شد،گرچه از دیدگاه برخی از فقهائی که آن را استحبابی یا واجب کفائی میدانند،امکان عدم پذیرش یا برکناری هست و گرنه نمیتواند خود را برکنار کند اینجاست که حکم قاضی با وکیل یا وکالت فرق میکند!!"