خلاصه ماشینی:
"دوم آنکه هرکس در هر مقام صلاحیت آن را دارد که برای افراد جامعه ایجاد قانون نموده همه را نیز باطاعت از آن وادارد-با اظهاراتیکه قبلا گفته شد کاملا روشن و عیان گردید: موضوع تقنین البته تفنن نیست بلکه نوعی از پرورش افکار و آموزش محسوب بوده و لازمهاش داشتن بصیرت و بلکه تخصص نیز میباشد-زیرا برحسب احکام و تکالیف ثانوی است که در موارد لزوم بنا بمقتضیات و مصالح کلی افراد بانجام امری که مربوط به تعاون و همکاری اجتماعی و اقتصادی است الزام میشوند که مجبور باطاعت از آن وظیفه قانونی هستند یا اینکه احیانا برخلاف انتظامات و مخالف با مقررات قانونی اشخاص در جامعه درصدد باشند که جهت اجرای مقاصد خویش بحثوث دیگران تعدی نموده و از انجام وظیفهای که برعهده دارند تخلف میورزند در اینصورت برای جلوگیری از انحراف ایشان از عمل برطبق قوانین موضوعه بوسایل مقتضی باید اقدام نمود و با شدت هرچه تمامتر باجرای مجازات مقرر دربارهء عناصر نابکار و زیانکار که برخلاف مصالح اجتماعی موجب اضرار افراد را فراهم نمودهاند بطور جدی عمل باید کرد-در صورتیکه قانون در قلمرو کشور دربارهء عموم بطور یکسان عمل و اجرا شود همه در آسایش و نعمت و سعاتد بسر میبرند در غیر اینصورت هرکس بمیل و اراده شخصی خودش و استفاده از موقعیت شخصی و فرصتی که پیش بیاید ممکن است موجباتی فراهم سازد که شخصا از آن بهرهمند شده لیکن موجب ضرر و زیان دیگران و موجب سلب آسایش و ناراحتی از ایشان باشد و با این ترتیب منتج بخرابی و ایجاد فساد در کارهای مردم و مصالح کشور باشد چون اشخاص سودجو و فاقد شخصیت ذاتی از ارتکاب اعمالی که ناشی از حس خودخواهی و نفعپرستی آنان است یکنوع احساس خوشی و لذت مینمایند باین جهت بموجب قواعد و قوانین جاریه باید مورد تنبیه و تأدیب قرار بگیرند که با این روش درست تربیت شوند و موجب عبرت سایرین هم باشد- بدیهی است افراد که بموقع در محیط خانه و مدرسه تربیت صحیح ندیده یا بواسطه علل و عوامل بخصوص که اغلب ناشی از امراض روانی یا نارسائیهای نیروی دفاعی و بالاخص ناسازگاری محیط است موفق نشدهاند فضایل اخلاقی و ملکات عالیه را در جسم و جان خود پرورش داده و آنرا تقویت و تکمیل نمایند."