چکیده:
از میانهی دهه 0991،توجه بر مشکلات رفتاری نوجوانان متمرکز شد.مشکلات رفتاری در مدارس و خانوادهها تبدیل به معضلی شده بود که بایستی خدمات درمانی برای آن مهیا میشد.مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان مهمترین علت ارجاع آنها به کلینیکهای بهداشت روانی است.نیمی از مراجعان کلینیکهای رواندرمانی کودکان و نوجوانان،مربوط به کودکانی است که دارای تشخیص اختلال سلوک1و اختلال بیاعتنایی مقابلهای2میباشند.کودکان با این اختلالات،ضعیفترین پیشآگهی را برای سازگاری در دوران بزرگسالی دارند.تئوریهای رشد نشان میدهند که مشکلات زودهنگام در دوران کودکستان و پیشدبستان،بیشبینیکنندهی خطر فزاینده بروز مشکلات جدیتر نظیر ترک تحصیل، بزهکاری و خشونت در دوران نوجوانی است.از آنجا که این اختلالات هزینهی بالایی برای فرد،جامعه و خانواده دارند،بنابراین شناسایی زمینههایی که به وجودآورندهی مشکلات رفتاری هستند،بسیار مهم است(مک کابی3،لوچینی4،هاگ5،و هازن6، 5002 به نقل از گالاتا7و بلاو8،7002).در این مقاله سعی بر آن است که ضمن مرور بر علائم و سبب- شناسی این اختلال،راهبردهای درمانی مؤثر آورده شود.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که این اختلالات هزینهی بالایی برای فرد،جامعه و خانواده دارند،بنابراین شناسایی زمینههایی که به وجودآورندهی مشکلات رفتاری هستند،بسیار مهم است(مک کابی3،لوچینی4،هاگ5،و هازن6، 5002 به نقل از گالاتا7و بلاو8،7002).
-عوامل خانوادگی خانواده نخستین زمینهی اجتماعی کودک است و والدین بهطور زیادی در کسب قابلیتهای اجتماعی نظیر خودتنظیمی و مهارتهای درونفردی فرزندانشان سهیم هستند.
برای مثال،مطالعهای نشان داد والدینی که اغلب از تنبیه فیزیکی استفاده کرده و سطح پایینی از عطوفت و گرمی را نشان میدهند و قوانین غیرقابلتوضیح و غیرقابلاستدلال را برای فرزندانشان به کار میگیرند،کودکانی با وجدان اخلاقی پایین تربیت میکنند که البته این کودکان سطح بالایی از مشکلات اجتماعی را دارند.
وبستر و استراتون12(0991)نتیجه گرفتند که با بهکارگیری این روش دو سوم کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک درمان شدند و این بهبودی، دستکم 3 سال در آنها پایدار ماند،بهطور کلی چهار جزء کلیدی در همهی درمانهای وجود دارد که نقش بارزی در روند بهبود فرد دارند شامل:نظارت،نظام- مندی،کاهش ارتباط با همتایان بزهکار و روابط مثبت کودک-بزرگسال.
پوهشها نشان میدهند آموزش PMT به والدین دانشآموزان دبستانی دارای AD/HD نیز با کاهش شدت رفتارهای ناسازگارانهی شخص،کاهش روش- های نامناسب فرزندپروری،بهبود میزان خودباوری والدین و بهبود مدیریت رفتارهای کودک همراه است.
این برنامه شکلی از مداخلات رفتاری خانواده است که براساس اصول یادگیری اجتماعی طراحی شده است و به عنوان یکی از قدرتمندترین انواع مداخلات در یاری رساندن به کودکان دچار مشکلات رفتاری و سلوک شناخته میشود.
اجرای این برنامه در طول سه دهه،نشان داده است که این برنامه،دانش،مهارت و بهداشت روانی والدین را بهبود بخشیده و منجر به کاهش رفتارهای مهارگسیخته در کودکان میشود."