خلاصه ماشینی:
"را در خود جای داده است،همچنین است لغاتی چون فرهنگ،ادبیات،اخلاق،و امثالهم؛ اما گمان میرود که کلیترین و پردامنهترین واژهی شناخته شده از این دست«ارتباط»و«ارتباطات»باشد،ارتباط Commonication از ریشه لاتین Commonis و به معنی اشتراک و اشتراکات است که در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به معنی پیون دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای پیوند و بستگی و پیوستگی و رابطه میباشد،همانطور که ذکر شد شاید پردامنهترین و وسیعترین حوزه مفهومی و معنایی در واژهی ارتباطات متجلی باشد،زیرا که کمتر شیئی و کالا و موجودات محسوس و ملموسی و پنهان و آشکاری را میتوان یافت که با یک یا چند شیئی و عنصر و موجودی دیگر نسبت و پیوند و مشابهت و مراودهای نداشته باشد،به هرحال جهان و جهانیان،همهچیز و همه کسان به نحوی با هم در تناسب و تبادل و تلازماند و به دیگر سخن در ارتباط با هم میباشند.
ارتباط یکسویه و دوسویه بنا به توضیحاتی که تا کنون درباره ارتباط ارائه شد،معلوم میگردد که«روند»ارتباط را عناصر پنجگانه تشکیل میدهد و این عناصر به محض اینکه در حرکت و پیوند قرار میگیرند و به اصطلاح استارتشان زده میشود،«فرآیند» ارتباط شکل میگیرد و خلق میشود،به عبارت دیگر در این برخورد و فعل و انفعال،پیامی از طرف منبع با وسایلی به مخاطب ارسال میگردد و متقابلا مخاطب واکنشی و بازخوردی را برگشت میدهد،لذا فرآیند ارتباط علی الاصول دو سویه،دو جانبه و دو طرفه است.
فصل چهارم خانهی شناخت در بخش نخست و فصل مربوط به مبحث ارتباطات،آنجا که عناصر پنجگانهی ارتباط معرفی شدند،تأکید گردید همچنانکه سر نخ همهی فعالیتها و کارکردهای اطلاعات در زمینههای مختلف اطلاعرسانی و اطلاعیابی به مقولهی گستردهی ارتباطات متصل میباشد،سر نخهای کلیت ارتباطات هم به عناصر پنجگانهی آن یعنی همان هدف،منبع، پیام،ابزار و مخاطب متصل و متکی است."