چکیده:
درآمد
درباره واژه های فارسی که از روزگاران پیش از اسلام تاکنون به زبان عربی راه یافته است، مطالب بسیاری نوشته شده است. این واژه ها اغلب متعلق اند به حوزه های قانون، حکومت، هنر از جمله موسیقی و به طور کلی عرصه فرهنگ. از جمله مهم ترین واژه های فارسی که، در زبان عربی، تا امروز و در امور حکومتی باقی مانده است واژه دیوان، به معنی «دربار و تشکیلات اداری»، و واژه دبیر، به معنی «خط»، از این قبیل اند، که تا به امروز در زبان عربی باقی مانده اند. از واژه دبیر در زبان عربی واژه ذبر ساخته شده که بر نوشتن، خط و کتاب و برگ کاغذ دلالت دارد، همچنین ذابر به معنی «دانشمند» و مذبر به معنی «کاتب». فهرست واژگان دیوانی یا سپاهی فارسی که زبان عربی به وام گرفته طولانی است، اما برای بازشناختن این گونه واژه ها تاکنون نشانه ها و ملاک هایی به دست داده نشده است. (← پورداود 1356، ص 110)
در باب انتقال تمدن و فرهنگ از قومی به قوم دیگر، مطالعات انسان شناسی فرهنگی یعنی شناخت فرهنگ و زبان و ادب اقوام و بررسی تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر و ریشه یابی هر یک از اجزای آن حایز اهمیت فوق العاده است. برای تحقیق در باب تاثیر سازمان و تشکیلات اداری ایران پیش از اسلام در نظام حکومتی دولت های اسلامی نیز بررسی همه عناصر داد و ستد فرهنگی و زبانی ضروری است. این مقاله، از همین جهت، به مطالعه در باره دو واژه کلیدی که در دستگاه اداری حکومت های ایرانی به کار می رفته و نیز روند تکاملی و تاریخی آنها اختصاص دارد.
سرزمینی که ایرانیان در آن ماوا گرفتند دارای دو دولت بزرگ و توانای همسایه بابل و آشور، از سوی مغرب، بود. به گفته هرودوت، آشوری ها مدت پانصد و بیست سال فرمانروای آسیای علیا بودند و نخستین قومی که خود را از یوغ آنان آزاد کرد قوم ماد بود. در آثار آشوری مربوط به قرن نهم پیش از میلاد، از مادها، به عنوان قبیله هایی پراکنده مستقر در نزدیکی مرز آشور یاد شده است. این قبایل اندک اندک در سایه دولتی مستقل فراهم آمدند که پیوسته با همسایگان غربی خود در جنگ و جدال بود و، سرانجام، دولت قدرتمند و استیلاگر آشور را منقرض ساخت. از زبان مادی کتیبه و نوشته ای به جا نمانده که بتوان، از روی آنها، به چگونگی خطی که به کار می بردند پی برد. در حقیقت، خط هایی که از دیر زمان در ایران رواج یافته، مانند خط میخی کتیبه های هخامنشی و خط های متعدد زبان های میانه ایرانی از جمله دبیره های پهلوی بومی این کشور نبوده و از اقوام همسایه گرفته شده و پرورش و تکامل یافته اند...
خلاصه ماشینی:
"این نام گاه با عنوان وزیر و گاه رئیس وزیران نیز آمده (همو، ص87، 89) و بارها از شرافت و دانش دبیران سخن رفته است.
با ترجمه دیوانهای خراج ایران به زبان عربی، گام بزرگی در راه پیشرفت کار دبیری در قلمرو اسلام برداشته شد؛ زیرا این امر باعث گردید که، از یک سو، دبیران ماهر و زبردستی در میان مسلمانان عربیزبان پیدا شوند و، از سوی دیگر، دبیران، در اثر تسلط بر تشکیلات مالی، بر نفوذ خود در دستگاه خلافت بیفزایند.
واژه دیوان در عصر اسلامی معانی متعدد یافت که یکی از عوامل مؤثر در این تحول دبیران ایرانی بودند که عهدهدار منصب وزارت نیز بودند و زمام امور اداری خلافت را در دست داشتند.
(فرای، ص128) گردیزی در زینالاخبار (ص150) از گردش نیکوی دستگاه و تشکیلات دیوانی و اداری سامانی و وزرای مشهوری چون ابوعبدالله جیهانی (وزیر نصر بن احمد سامانی) و بلعمی سخن به میان آورده است ــ وزیرانی که خود دبیران و کاتبان بزرگی بودند.
در دیوان رسائل، عدهای به نام _______________________________ 8) این نکته درخور توجه است که، در اوایل دوران عباسی، بیشتر کسانی که به ترجمه متون پهلوی پرداختند از طبقه دبیران بودند.
در عصر سلجوقی، با دبیران صاحبقلمی نیز آشنا میشویم که به تدوین منشآت مبادرت کردند؛ از جمله آنان است منتجبالدین بدیع اتابک جوینی، منشی و صاحب دیوان انشاء سنجر، که منشآت دیوانی و اخوانیات خود را در مجموعهای به نام عتبةالکتبه گردآورد."