خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر میتوان تصور کرد که چون تاریخ سرّی مغولان افسانههای مقدس خاندان چنگیزی،و زندگی خصوصی خان بزرگ-از دوران کودکی تا زمانی که او را«جایاغاتو»6یا«فرستادهء خدا»مینامد7- و زندگی نیاکان وی را بازگو کرده است،تا این«اساطیر و تاریخ»جاودانه باقی بمانند،در خزانهء سلطنتی نسل به نسل حفظ میشده،و رشید الدین با استفادههای فراوان از این کتاب،به علت«مقدس و سری»بودنش،از بردن نام آن خودداری کرده است.
بطور کلی میتوان گفت که رشید الدین آن دوره از تاریخ خود را که با محتوای تاریخ سری مغولان مطابقت دارد،از این متن اقتباس کرده،و اغلب روایات و وقایع را عینا از روی آن ترجمه و به کتاب خویش منتقل کرده است.
یسوگای بهادر پدر چنگیز خان،هرچند که در جوامع التواریخ صفحات بیشتری را به خود اختصاص داده است54،ولی موضوع همان است که در تاریخ سری مختصر و عاری از تکلف و مبالغه ذکر شده است64.
ب-چنگیز خان از مواردی که رشید الدین عینا تاریخ سری مغول را ترجمه کرده است،چگونگی تولد تموچین میباشد،که در تاریخ مذکور چنین آمده است:«آنگاه که یسوگای بهادر تاتارها را که در رأسشان تموچین اوگه وقوری باقا15قرار داشتند تارومار میکرد،وهوآلون اوجین25که آبستن بود،در دالی اون بولداق35واقع در کنار رودانون بسر میبرد،مسلما در همان زمان چنگیز خان به دنیا آمد.
از این پس نیز رشید الدین وقایعی را که بین چنگیز خان و اونگ خان اتفاق میافتد تا منجر به مرگ خان کرائیت میگردد،همه را از روی متن تاریخ سری مغولان ترجمه کرده است68؛و بهمین ترتیب سایر وقایع را تا دوران اگتای قاان که کتاب تاریخ سری بدان پایان میپذیرد.