چکیده:
انتخابات عرصه رقابت و پیکار سیاسی میان احزاب، گروهها وجریانهای سیاسی، در هر جامعهی سیاسی با نظام انتخاباتی است. دریک جامعه سیاسی باز، هر جریان سیاسی در مقطع انتخابات میکوشدوارد ساختار قدرت شده، آن قدرت را حفظ و سطح آن را افزایش دهد.براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، ایران کشوری است کهاداره آن متکی بر آرای مردم بوده، مردم نقش خود در اداره کشور رااز طریق انتخابات اعمال میکنند. بنابراین هر جریان سیاسی درایران برای ورود به ساختار قدرت نیاز به جلب آرای مردم دارد.به موازات تلاشی که جریانهای سیاسی برای تاثیرگذاری روی افکارعمومی برای جلب آراء آنان دارند، مردم و به ویژه خواص جامعه نیزباید تلاش کنند جریانهای سیاسی را به خوبی شناخته بر اساسشناخت صحیح از آنان، دست به انتخاب بزنند. اگر شرکت در انتخاباترا حقی بدانیم که باید بر اساس تکلیف از آن استفاده نماییم، بایدآگاهانه این تکلیف را به جای آوریم؛ زیرا درقبال آن مسئولیت داریم.اکنون در آستانه انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامیقرار داریم. در این انتخابات دو جریان اصلی کشور با عناوین جریاندوم خردادیها (اصلاح طلبان) و اصولگرایان با هم به رقابتپرداختهاند. در این نوشتار جریان دوم خرداد از نظر مواضع،موقعیت، کارکردها و راهبردهای انتخاباتی بررسی شده است.برخی از سران دوم خردادی برآنند که آیندهای متفاوت از گذشتهبرای این جریان در صورت حضور مجدد در قدرت ترسیم نمایند.آنان با تقسیم دوم خردادیها یا اصلاح طلبان به افراطیها ومعتدلها، بر این راهبرد تاکید دارند که باید افراطی را کنار زد و بااستفاده از تجارب گذشته با کمک نیروهای معتدل اصلاحات را بهسرمنزل مقصود رساند. این نوشتار درصدد پاسخ به این سوال نیزمیباشد که آیا موضوع کنار گذاشتن افراطیون از جبهه دوم خردادجنبه تاکتیکی دارد یا یک راهبرد اساسی در این جبهه میباشد.
خلاصه ماشینی:
2. احزاب و گروههای دوم خردادی در انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم، ائتلاف خط امام و کارگزاران همسو بامجمع روحانیون مبارز شامل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیموحدت، انجمن اسلامی معلمان، جمعیت زنان جمهوری اسلامی و خانه کارگر ازکاندیداتوری سید محمد خاتمی حمایت کردند.
سخن محسن میردامادی دبیر کل جبههمشارکت مبنی بر اینکه، از نظر جبهه مشارکت حضور نهضت آزادی و ملی ـ مذهبیهادر ائتلاف اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس هفتم بلامانع است، هر چند باواکنش منفی برخی از احزاب دوم خردادی مواجه گشت، تمایل آشکار جبهه مشارکتو گروههای همسو به سمت نهضت آزادی و جریان ملی ـ مذهبیها را نشان داد.
با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتخابات شوراهای اسلامی دوردوم، جبهه منتقدین دوم خرداد، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را تشکیل دادهو در نهایت این جبهه عنوان اصولگرایی را برای خود انتخاب کرد.
جریان منتقددوم خرداد از این جهت خود را اصولگرا نامید که معتقد بود جبهه دوم خرداد، اصول اساسی انقلاب اسلامی و نظام دینی را نشانه رفته است.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات نهمین دورهریاست جمهوری در درون جبهه به هم ریخته دوم خرداد، این سؤال مطرح بود کهچه کسی میتواند جایگزین خاتمی گردد؟ هر چند برخی از افراطیون دوم خردادی شعار «عبور از خاتمی» و «پیاده کردنخاتمی و کروبی از قطار اصلاحات» را سر دادند، لکن همگان در درون این جریانمیدانستند که این جریان فاقد اصول، مبانی و اهداف مشترک اجماعی میباشد وتنها عامل انسجام بخش آن خاتمی به عنوان رئیس جمهور است.