چکیده:
در بحث انسان کبیر و عالم صغیر در مکتب صدرارسی:
انسان بعنوان (عالم صغیر) با عالم خارج بعنوان (انسان کبیر)
مورد تطبیق و مقایسه قرار میگیرد.
برای اینکه بهتر بتوانیم در آثار صدرالمتالهین به بررسی
این موضوع بپرداز یم باید دانست که صدرا آنسان را از چه
منظری مورد مطالعه قرار میدهد.
همانطور که میدانیم انسانشناسی معانی متعددی دارد
که امروزه علوم مختلفی از قبیل روانشناسیء جامعهشناسی
فیزیولوژی و... هر کدام بسته به موضوع خود به بررسی
ابعاد گوناگون این موجود شگوف میپردازند. مسلّم است که
موضوع بحث مانه از این ساحتهاء رنه ساحت جدید
دیگری است که امروزه از آن تحت عنوان آنتروپولوژی
۱۸۲۳۵۵۱۵۷۱ باه می شود که علمی است جدید
التاسیس و انسان را از چهار زاویة انسانشناسی فیزیکی»
باستانشناسی: زبانشناسی و انسانشناسی فرهنگی مورد
مطالعه ر بررسی قرار میدهد.
از آنجا که ملاصدرا را بعنوان یک فیلسوف برجستة
صاحب مکتب میشناسیم, تخست سری به تاریخ فلسفه
خواهیم زد تا ببینیم اساسا در تاریخ فلسفه چیزی تحت
عنوان انسان کبیر و عالم صغیر بافت می شود با نه؟
و از آنجهت که صدرا را ته صرفا بعنوان یک فیلسوف
عقلگراء بلکه بعنوان یک فیلسوف متالّه میشناسیم نگاهی
گذرا نیز در کتاب و سلتک خواهیم داشت.
دکتر طوبی کرمانی
عضو هیئت عامی دانشکده الهیات (دانشگاه تهران)
و درنهایت از آن حپث که با بررسی آثار ملاصدرا تاثیر
شدید وی را از عرفان محیالدین بنحو ملموس و محسوس
مشاهده میکنیم گذاری نیز در کوی عرفا خواهیم داشت که
این منظر نقشی اساسی در شناخت نگرش صدرا به انسان
دارد و شاید بتوان گفت بدون بررسی صیغه عرفاتیی که در
حکمت متعالیه مشهود است» نمیتوان انسال را از تظر صدرا
مورد شناسابی قرار داد.