چکیده:
منطق اکتشاف هر قانون بر سه رکن نقد،تحلیل و ارائهء نظریه استوار است.بر همین اساس،هدف بخش اول این جستار،اعتماد زدایی از طریق نقد،یعنی بر ملا کردن نارساییهای نظریهء فراگیری است که از آغاز تاکنون عمل تشابه را بر پایهء اشتراک تفسیر کرده است. سلب اعتماد،سرگردانی و تشویش پدید میآورد.پس وظیفهء خطیر بخش دوم،ساختن وسیلهای برای جهتیابی درست است،تا بتوانیم با اطمینان در فضای مباحث مطروحه شنا کنیم.این کار با تحلیل گزارههای تشبیهی و معناشناسی جبری ابرازهای منطقی به دست میآید.با اتکا بر گامهای استوار بخش دوم،این آمادگی را خواهیم داشت تا در بخش سوم،با نظریهء اصلی این نوشتار آشنا شویم.نظریهء تفاضلی-متممی تشابه و استعاره،شرح فرایند تشابه براساس تفاصل میان مجموعهای است.با شرح دقیق یک مثال،نظریه به آزمون گذاشته میشود و با معادلگذاری فرمولهای تفاضل،قانون استعاره را بر اساس اشتراک یک مجموعهء با متمم مجموعهء دیگر به دست میآوریم. در پایان جستار هم به برخی از نتایج و پیامدهای نظریه،از جمله اثبات تمایز تشابه موسوم به علمی از ادبی و نیز بازیابی جاندار انگاری و آنچه به استعارهء مکنیه موسوم است،به علت هم ریختی با تشابه علمی، دست خواهیم یافت.
خلاصه ماشینی:
حال که مشخص است که نظریهء کلاسیک تشابه براساس مفهوم اشتراک پیریزی شده و اشتراک نیز رابطهای میان مجموعهای است-که با؟؟؟نشان داده میشود-میتوانیم از جداول عضویت (استیوارت،1363:78)برای توصیف آن بهره گیریم: (به تصویر صفحه مراجعه شود) علامت I به معنای«بودن»و O به جای«نبودن»به کار میرود؛به عنوان مثال،بالاترین سطر جدول چنین خوانده میشود: اگر عنصری،هم در A و هم در B باشد،آنگاه در A???B هست.
A???B-B???A اگر بخواهیم جملات تشبیهی را بنابر نظریهء کلاسیک تشابه، به زبان منطق محمولات برگردانیم،بنابر فرض اول،چون تشابه جزء اوصاف رابطهای است که باید حد اقل میان دو چیز متمایز برقرار باشد،گزارهء تشبیهی ما محمولی دو موضعی خواهد بود،و بنا بر فرض دوم،که اشتراک را خصوصیت تشابه میداند و از خصوصیات اشتراک،همان طور که گفتیم،تعویضپذیری است،گزارهء تشبیهی باید گزارهء حملی دو موضعی تعویضپذیر باشد.
شاید کژراههء نظریهء کلاسیک نیز در این است که اشتراک لفظی را معادل اشتراک معنایی میگیرد و چون میبیند که محمولی که از نظر لفظی یکسان است،به طرفین تشابه نسبت داده شده،نسبت آنها را در معنا نیز مشترک فرض میکند.
چون ساختار جداول عضویت بر پایهء تفکیک بودن/نبودن است و تشابه نیز براساس این ساختار سنجیده میشود،شاید در ابتدا گمان کنیم که زمینهء دلالت ما،ارجاع زبان است؛زیرا بودن و نبودن،بر پایهء عالم خارج مطرح میشود؛ولی همچنانکه در بند 2-1 گفتیم،مفاهیم بودن و نبودن در جداول عضویت،به هنگام بحث تشابه به معنی«مشترک بودن و مشترک نبودن»است؛و این مشترک بودن و مشترک نبودن،بیارتباط با زمینهء هستی شناسانه است؛یعنی مفهوم اشتراک،نه مضمونی هستی شناسانه،که تنها مانند اشتراک لفظی و معنوی،بر زمینهء معناشناسانه دلالت دارد.