چکیده:
در ادوار تاریخ، ارث در ملل گوناگون بر عادات متداول اجتماعی گذارده شده و در هر دوره تا آنجا که نظم جامعه را مختل نمینموده، اعتدال در آن رعایت گردیده است.از آن رو که بحث ارث آیاتی چند از کتاب عظیمالشأن قرآن و بیش از هزار حکم، قاعده و مسائل بسیاری را به خود اختصاص داده است، به جرئت میتوان از آن به عنوان مهمترین و پیچیدهترین بخش در کتابهای فقهی ـ حقوقی یاد کرد. فقها و حقوقدانان با توجه به گستردگی و شمول و جامعیت آیات، با دقت به فصلبندی ارث پرداخته، تحت عناوینی همچون موجبات، موانع و شرایط ارث، به طور مفصل سخن گفتهاند. این مقاله به بررسی کمی و کیفی سهم ارث زن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
گفتنی است با وجود آنکه احادیث منقول از ائمه بزرگوار به صورت فصلبندی در موضوعات فقهی طبقهبندی شده و روایات رسیده در مورد زن صاحب فرزند با روایات موجود در مورد زن بدون فرزند، بخشهای متفاوتی را به خود اختصاص دادهاند، اما به عقیده فقهای متأخر، این روایات، اعم از زن دارای فرزند یا بدون فرزند است و بدین ترتیب، سهم ارث زن به طورکلی تنها از اموال منقول و قیمت عمارات و بناها میباشد و نه عین یا قیمت زمین و امثال آن.
نظر قویتر فقهای متأخر(بخصوص شهیدین) در مورد تقسیم ارث این دو، بدین ترتیب است که زن صاحب فرزند یک هشتم از تمام زمین را به ارث میبرد و به دلیل آنکه زوجه دیگر به طور کلی از عین محروم است، یک هشتم عین آن به همان زوجه صاحب فرزند تعلق میگیرد و او باید قیمت آن را خودش به زن دیگر بپردازد و وظیفه سایر وراث نیست؛ چراکه سهم ناشی از زوجیت، تنها میان این دو نفر تقسیم میشود.
4. حقوق مدنی نیز به تبعیت از فقه (و البته نظر مشهور فقها)، زوجه را صاحب یک چهارم یا یک هشتم اموال منقول زوج میداند و بنابر برخی روایات و احادیث و مبانی فقهی که برخی فقها ذکر کردهاند، برای وی (چه صاحب فرزند باشد و چه بدون فرزند) ارثی از ابنیه و اشجار در نظر نگرفته و تنها قیمت بناها و ساختمانها و درختان را با قیمتگذاری و تقدیم قیمت به زوجه صحیح میدانند، در حالیکه هم اکنون شاهد اصلاح این قانون و ارثبری زن از کلیه اموال شوهر هستیم.