چکیده:
با کودتای محمد علی شاه علیه مجلس شورای ملی اول ایران،آزادیخواهان و انقلابیون،سرکوب شدند و در بسیاری از شهرها،حکام مستبد و تجاوزکار بر سر کار آمدند.در اصفهان علاء الملک از کار برکنار شد و اقبال الدوله کاشی به حکومت رسید.وی که به بدنامی مشهور بود،بنای مخالفت با روحانیون آزادیخواه و مشروطهطلبان را گذاشت و در پی آن،انجمن مقدس ملی اصفهان منحل و حاج آقانور الله،رئیس آن تبعید گردید.
گرچه حکومت با خشونت و اقتدار میکوشید مخالفان خود را در اصفهان خفه سازد،لکن بتدریج نیروهای ملی و مردمی،مخالفت خود را با سلطنت مطلقهء محمد علی شاه عیان ساختند.
انجمن که مخفی و زیرمینی شده بود،کوشید نیروهای درون اصفهان را که با حکومت مبارزه میکردند،نظم داده،به رویارویی با حکومت فاسد اقبال الدوله بپردازد.برای این منظور،همکاری نیروهای شبه نظامی بختیاری را جلب کرد و صمصام السلطنهء بختیاری و ضرغام السلطنه به اصفهان حمله کرده،به کمک مردم اصفهان برخاستند.نیروهای دولتی شکستخورده،متواری شدند و حاکم اصفهان به کنسولگری انگلستان در اصفهان پناهنده شد.
خلاصه ماشینی:
"بتدریج اجتماعی-صورت گرفت،اصفهان بود که مردم و روحانیون و بزرگان شهر دست به
مشروطهء اول هم به سر آمد و میرزا محمود خان علاء الملک از حکومت اصفهان برکنار و یکی
مردم اصفهان اعلام داشتند که اگر شاه زیادهروی کند،پنجاه هزار نفر سرباز ملی مسلح جان
اعضای انجمن اصلی اصفهان عبارت بودند از:حاج آقا نور الله،سید حسن مدرس،حاج
بتدیرج برای انجمن اصفهان این واقعیت روشن شده بود که چنانچه میخواهد با اجزای
عشایر اتحاد و همدلی به وجود نیاید]،باز،کسانی و از آن جمله علی قلی خان سردار اسعد که در اروپا به سر میبرد،میکوشید اختلافات میان خوانین را بکاهد و آنان را متحد سازد.
جلفای اصفهان وارد شد و خواستار دیدار با حاج آقا نور الله،رییس انجمن شد:این دیدار
اصلی انجمن براندازی حکومت محمد علی شاه و استقرار دوبارهء نظام مشروطه و گشایش
اهم این اقدامات به اجمال چنین است:تشکیل نیروهای نظامی از مردم درون شهر اصفهان و
آنان با شهر اصفهان که قرنها بود ادامه داشت یا نزدیکی به انگلستان و دیگر عواملی که از ذکر
بختیاری وارد شهر نشده و برای ملحق شدن به مردم رو به سوی مسجد پیش نرفته بود،
صمصام السلطنه-ایلخانی بختیاری-به اصفهان اعزام شده بودند،به راهنمایی مردم وارد شهر
انجمن که تجدید حیات کرده و بار دیگر حاج آقا نور الله(ثقه الاسلام)به ریاست آن
2-محمد علی شاه که توان درک حکومت مشروطه را نداشت و حاضر نبود قدرت میان او و
6-اقبال الدولهء کاشی که از مستبدان بدنام اطراف شاه بود،به حکومت اصفهان منصوب شد؛"