خلاصه ماشینی:
آن چهرهء پرتوفشان که نزدیک به ده سال به چشم میآمد و چشم نافذ آن دنیاگریز که تا ژرفای وجود آدمی رخنه میکرد دیگر از میانه رخت بر بسته سرایی را گزیده بود که یادش لحظهای او را رها نکرد و بهسان جلودارش مولی الموالی علی علیه السلام نفس آسوده را از او ستانده بود و از همینرو در واپسین دم با دلی آرام از این گذرگاه گذشت بیآنکه جز از خدا،ترس را نیازمود و هراس از هیچ رویدادی را نچشید تا جایی که مرگ را هم با همهء هراسآوری چونان برهای رام به سینه فشرد.
آری ثمرهء دنیاگریزی و سادهزیستی به هیچ گرفتن مرگ و سبک انگاشتن آن است.