خلاصه ماشینی:
«خاقانی خلخالی از سخنوران قرن سیزدهم آذربایجان است و له: خیاط روزگار ببالای هیچکس پیراهنی ندوخت که او را قبا نکرد» 1 خلیل خلخالی-تیر گر بوده این بیت از اوست: بصد ناز بروی تو جان براندازم چو زلف را بصد تاب در براندازی 2 شاهقلی خلخالی-مؤلف تحفه سامی او را از ولایت خلخال عراق دانسته و ابیات زیر را از او نقل کرده است: موئی شد ای طبیب وجودم ز درد و غم موئی نمانده بیش میان من و عدم از پی دفع جنونم داغ بر سر مینهند داغ دل بس نیست بر سر داغ دیگر مینهند 3 شیخ احمد خلخالی-شخصی معروف و فاضل بوده و گویا از وطن خود بهیچ جا مسافرت نکرده است این ابیاتش مشهور است: مرا نخل قدت از جا درآورد خرام قامتت از پا درآورد همین تأثیر تنها ماندگی بس که او را از درم تنها درآورد کشم بر صفحه دل صورت جانانه خود را بدین صورت دهم تسکین دل دیوانه خود را 4 صافی-از اهل خلخال ناظم منظومهایست در تعریف تفلیس؛نسخه از آن در ضمن جنگ نمره 97 کتابخانه السنه شرقی لنینگراد موجود است.
مولانا شمس الدین محمد بن مظفر الخطیب خلخالی-«از فحول علما و دانشمندان آذربایجانست در علوم معقول و منقول متفرد بوده و آثار نفیسی از خود یادگار گذارده است منجمله مصابیح امام بغوی را بعنوان تنویر شرح کرده و بر هر یک از مفتاح و مختصر و تلخیص شرح علیحدهای نوشته و مختصر ابن حاجب را نیز شرح کرده و قصیدهای در منطق گفته است حضرت سید شریف جرجانی در حاشیه حکمت العین با کمال تعظیم و تکریم از وی اسم برده و این دو بیت از اشعار اوست: «و ذو سفه یواجهنی بجهل و اکراه ان کون له مجیبا یزید سفاهة وازید حلما کعود زاده الاحراق طیبا 4 حضرت خطیب در 745 بنا بروایت اسنوی در اران و بروایت حشری در تبریز مرحوم شده در مقبره چرنداب تبریز در جنب مرقد مولانا قطب الدین شیرازی مدفونست.