چکیده:
بشر ابتدایی برای پدیدههای طبیعت قایل به روح بود و میکوشید که روح طبیعت را با خود و زندگی خود سازگار سازد. این امر در آداب و رسوم اجتماعی بشر و افسانهها و جشنها نمود پیدا کرد و به صورت اسطوره به زندگی خود ادامه داد. امروزه نیز برای درک مفاهیم اسطورهها باید به تحلیل آن مراسم و... پرداخت. یکی از این موارد، رسم لال شیش زدن است که در برخی مناطق مازندران در شمال ایران رایج است. شکلهای دیگر آن ـ مانند چوب زدن ـ در سرزمینهای دیگر وجود دارد. بیشتر این مراسم برای راندن شیاطین و ارواح خبیث بوده است. به نظر میرسد که پرتاب تیر به وسیلة آرش ـ در اسطورة ایرانی آرش کمانگیر ـ گونهای از این رسم بلاگردانی بوده که به صورت داستانی حماسی و اساطیری باقی مانده است. این مقاله به رسم لال شیش زدن در ایران و گونههای آن در سرزمینهای مختلف و ارتباط احتمالی آن با تیراندازی آرش میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"لال شیش؛ چوب بلاگردان، تیر آرش دکتر احمد ابومحبوب استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد تهران جنوب چکیده بشر ابتدایی برای پدیدههای طبیعت قایل به روح بود و میکوشید که روح طبیعت را با خود و زندگی خود سازگار سازد.
فریزر بر این باور است که این نمایش و آیینها در اصل برای برانگیختن رشد گیاهان در بهار و همچنین بیاثر کردن دسیسههای شیطانی یا سایر بلاهایی بود که گمان میرفت در طول زمستان یا سال پیش به بار آمده باشد و این دو انگیزه، یعنی برانگیختن و راندن، توضیح دهندة مراسم عجیب و غریب لالبازان و جار و جنجال شدید آنها و ضربههایی است که به دشمنان نامریی یا اشخاص دور و برشان میزنند.
(همان: 631) بنابراین، در اینگونه مراسم، با چوب زدن بیماران یا برخی دیگر نمیتواند به معنای تنبیه کردن یا انتقام گرفتن باشد بلکه برای این است که آنها را از نفوذ نیروهای پلیدی که درونشان رسوخ کردهاند، پاک و رها کنند؛ نیروهایی که اجازه نمیدادند خداوند وظایفش را انجام دهد و به آنان سلامتی و محصول و صید عطا فرماید.
با این همه، جابر عناصری، چوب لال شیش را نشانة قیام میداند و مینویسد: تیرآرش به استعاره نشانة قیام و انتقام و تعیین تکلیف در نزد ایرانیان باقی مانده بود و همان تیر مقدس و سرنوشتساز است که بعدها به صورت لال شیش در نزد مازندرانیها در جشن و آیین تیرماه سیزه ظاهر میشود و جنبة نمایشی به خود میگیرد."