خلاصه ماشینی:
نظری بر روند پیدایش نظریههای ترجمه و بررسی سیستم تحریف متن،از نظر آنتوان برمن فاطمه مهدی پور* در دنیای امروز،که حتی نویسندگان و شعرا نمیتوانند صرفا با تکیه بر شمّ و استعداد درونیشان دست به قلم ببرند و ناگزیر به آشنایی با نظریههای هستند،مترجمان نیز از این امر مستثنا نیستند و بهتر است آگاهانه و براساس نظریهها دست به حلّ مشکلات ترجمه برنند.
البته هر مترجمی بنا بر شمّی که دارد-حتی بدون آگاهی با نظریههای ترجمه-بهطور ناخودآگاه و تجربی دست به اقداماتی در جهت رفع این نقصها میزند؛اما به نظر میرسد امروزه باتوجه به سیر و جهتگیری جهان به سوی علمی کردن تمام حرفهها و عرضهء ابزارهایی برای رویارویی با مشکلات آن،ترجمه نیز از این امر مستثنا نبوده و نیاز به ابزارهایی دارد.
آثاری که نایدا منتشر میکند-به سوی علم ترجمه (Toward a Science of Translation) و زبان ساختاری و ترجمه -(Language Structure and Translation) گواه بر این است که نظریهء ترجمه برای نخستین بار بهطور تنگاتنگی سیسرون (Ciceron) برای نخستین بار، موضع خود را در خصوص ترجمه اعلام نمود و با شعار مشهور خود،«ترجمه کردن معنی به معنی،نه کلمه به کلمه»،راه را برای قطبیگرایی در ترجمه باز کرد و آغازگر ظهور طرفداران متن اصلی و متن ترجمه شده شد با نظریهء زبان مرتبط میشود.
معادل eckanson در زبان فرانسه- کسی که در دربار وظیفهء سرو کردن مشروب برای شاه را برعهده دارد-معنای صریح این کلمه را انتقال میدهد؛اما آن غنای لازم برای جایگزین«ساقی»شدن را ندارد و این یکی از مشکلات همیشگی ترجمه است که خود را به مترجم تحمیل میکند و مترجم قصد تحریف واژه-آنگونه که برمن از آن نام میبرد-را ندارد؛ بلکه ناگزیر به چنین عملی میشود.