خلاصه ماشینی:
"بنابراین، اطلاق پهلوی به فارسی میانه (زبان متنهای زردشتی که به زبان متداول در دوران ساسانی نوشته شده) از قرن سوم هجری است و در متون اصلی، دو اصطلاح پهلویگ و پارسیگ، هر یک به جای خود به کار میرفتند، اما در سدههای نخستین دوران اسلامی، اصطلاح «فارسی» را برای «فارسی نو» به کار میبردند که خود از زبان «فارسی میانه» متحول شده بود.
نام پیامبر اسلام، یک بار به شکل پهلوی «پیامبران اوشت» که ترجمه خاتم النبیین است در فصل 35 کتاب سوم دینکرد آمده است.
کتاب چهارم دینکرد مشکلتر از کتابهای دیگر این مجموعه نوشته شده و یکی از ویژگیهای این کتاب، ذکر نام چند کتاب هندی در موضوعات علمی است، که نویسندگان دوره اسلامی از آنها بهره بردهاند.
این کتاب با ذکر نام و شرح مختصری از اعمال کسانی که پیش از زردشت به دریافت الهام ایزدی نایل شدهاند آغاز میگردد.
این کتاب مانند اغلب کتابهای پهلوی، مجموعهای است از مطالب گوناگون که از منابع مختلف گردآوری شدهاند بنابراین نمیتوان نویسنده واحدی را برای آن ذکر کرد.
اما احتمالا مدون آن، «فرنبغ» نامی بوده است که نام خود را همراه با هم عصران خویش، زادسپرم، مؤلف گزیدههای زادسپرم و آذرباد ایمیدان، مدون دینکرد ذکر میکند که در قرن سوم هجری (نهم میلادی) میزیستهاند.
بنده به دنبال این فکر، برای کتابهای بندهش، گزیدههای زادسپرم، ارتای ویرازنامک و دیگر کتابهای پهلوی خوانده شده، واژه نامههایی تهیه کردم که در اینجا برای آشناشدن خوانندگان با اینگونه واژهها، واژههایی چند از واژه نامه مربوط به کتاب بندهش را نقل میکنم."