خلاصه ماشینی:
"وجه ممیزه جهانی شدن در این بررسی(با دیگر مفاهیمی که برای آن برشمردهاند)،کاهش تدریجی اتکای فعالیتهای اقتصادی از جمله صنایع، بخشهای تولیدی-اعم از واقعی و یا مالی-به قلمرو(جغرافیایی)خاص است.
کاهش تدریجی اتکای فعالیتهای اقتصادی به ملاحظات ناحیهای و جغرافیایی چندین سبب دارد که اهمیت نسبی آنها براساس زمینه،بخش و صنعت مورد بررسی و نیز از کشوری به کشور دیگر فرق میکند؛کاهش یاد شده با توجه به الگوی پیشرفت فنی،ترجیحات مصرفکنندگان،سازمان و تشکیلات شرکتها و سیاستهای عمومی دولت ملی صورت میگیرد.
در تمام حالتها،افزایش پدید آمده در تحرک عوامل تولید(به ویژه تحرک سرمایه)از سوی این روندها و گرایشها(پیشرفت فنی،ترجیحات مصرفکنندگان،تشکیلات شرکتها و سیاستهای عمومی دولت)تشویق میشود،از این میان رؤسای شرکتهای فراملیتی اقدام به انتخاب نواحیای از«دهکده جهانی»خواهند نمود که کارآیی،رقابتپذیری و سوددهی آنها بیشتر باشد.
این نوع از پیشرفت تکنولوژی دقیقا همان چیزی است که رؤسای شرکتها برای گسترش و تقویت بعد خرد اقتصاد فرآیند جهانی شدن بدان نیازمندند.
این مسأله و نیز برخی از دیگر اقدامات دولتی نظیر اقداماتی که به تشکیل سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن منجر گردید-که میتوان از آنها ذیل سرفصل سیاست خارجی ملی نام برد-در قالب سیاست خلع سلاح چند جانبه،به مفهوم پیش گفته از جهانی شدن اعتلا بخشیدهاند.
همچنین اهمیت کمکهایی که به وسیله سیاست خارجی به سیاست خلع سلاح چند جانبه انجام شد و به ترویج و پرورش اقتصاد ادغام شده جهانی شده کمک کرد را نیز مورد غفلت قرار داد و از سوی دیگر به این مسأله که اجرای سیاستهای مهم داخلی یک واکنش منطقی تعدیلکننده به فشار خارجی است که با فرایند جهانی شدن مرتبط است،توجه درخوری مبذول نداشت."