چکیده:
تجربه دینی، عنوان عام و فراگیری است که در غرب، در دوران جدید در حوزه مباحث فلسفه دین و عرفان مطرح شده و انبوهی از مباحث و مسائل را
همراه خود آورده و آن را محور مباحث کلام جدید ساخته است. این بحث نو، ریشه هایی کهن در عرفان اسلامی دارد؛ چرا که یکی از مهمترین مصادیق تجربه
دینی همان کشف و شهود است که از آن به تجربه عرفانی یاد میشود. این نوشتار میکوشد گزارشی روشن از چیستی و انواع تجربه عرفانی (کشف و شهود) از
نگاه ابنعربی ارائه دهد. سخن را با اشارهای گذرا به نقش آیات قرآن در توجه به اهمیت کشف و شهود در سنت عرفان اسلامی آغاز میکنیم و با بیان چیستی و
اقسام کشف و شهود پی میگیریم و در پایان، حقیقت وحی و الهام را که از مصادیق کشف و شهود به شمار میروند، بررسی میکنیم.
خلاصه ماشینی:
"برای جمع میان این مطالب و سخنان قیصری در وجه تمایز میان وحی و الهام (91) میتوان گفت: آنچه بهصورت شریعت به پیامبر القا میشود، همواره با واسطه فرشتهای است که پیامبر او را با رؤیت بصری مشاهده میکند و این از اختصاصات پیامبر است؛ اما از آنجا که پیامبر افزون بر شأن نبوت و رسالت، دارای مقام ولایت نیز هست، از انواع دیگر القائات ربانی نیز بهره میبرد و چنین القائاتی که مشترک میان نبی و ولی است، وحی به معنای خاص آن نبوده به مقام باطن، یعنی ولایت، مربوط میشود؛ از این رو میتوان نکات ذیل را نتیجه گرفت: 1.
از نظر ابنعربی، این سخن در صورتی صحیح است که جسم سالک نیز همراه با روح او عروج کند؛ آن گونه که برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در معراج روی داد؛ اما سالکی که جسد او به معراج نرفته و فقط روحانیت او در عوالم بالا سیر کرده و بدنش در خانه مانده است، از تلبیس مصون نیست، مگر آنکه نشانهای داشته باشد که به وسیله آن، حق را از باطل تمییز دهد: (95) «فان کان له علامة یکون بها علی بینة من ربه والا فالتلبیس یحصل له وعدم القطع بالعلم فی ذلک ان کان منصفا وقد یکون الذی شاهده حقا ویکون معصوما محفوظا فی نفس الامر ولکن لا علم له بذلک؛ پس هر گاه برای او نشانهای باشد که بهوسیله آن شاهدی آشکار از پروردگارش داشته باشد [ میتواند به صحت مشاهده خود اطمینان یابد]، وگرنه ممکن است تلبیس برای او حاصل شود و اگر منصف باشد [به صحت شهود خود [علم قطعی نمییابد؛ هر چند ممکن است در واقع آنچه را مشاهده کرده، حق، و از تلبیس مصون و محفوظ باشد؛ اما او به این امر علم ندارد»."