چکیده:
تنوع ادیان واقعیتی انگارناپذیر است؛اما چگونگی مواجهه با این واقعیت مهم است.در مقابل دعاوی حقیقتمندی و نجاتبخشی ادیان مختلف چه موضعی باید در پیش گرفت؟این مسئله امروزه به یکی از بحثانگیزترین مباحث دینشناسی تبدیل شده و توجه بسیاری از اندیشمندان دینی و غیر دینی را به خود معطوف ساخته است.در پاسخ به این مسئله رویکردهای مختلفی پدید آمده است که پلورالیسم دینی یکی از آنهاست.این رویکرد بیشتر با نام جان هیک،فیلسوف دین معاصر،گره خورده است،ازاینرو فلسفه و الهیات وی درخور توجه است.علاوه بر این، هیک مدعی است پیش از وی عرفاین مانند ابن عربی رویکردی کثرتگرایانه در برابر دین اتخاذ کردهاند.در مقالهء حاضر ابتدا این ادعای هیک بررسی واقع شده و سپس دیدگاه عرفانی ابن عربی دربارهء وحدت و کثرت دینی و مبانی آن(وحدت وجود،تجلی و اسمای الهی)تبیین شده است.
The variety of religions is an undeniable fact but the important point is how we encounter this reality. When we see different religions which claim they are presenting the reality and the path to salvation، what position should we take? Today this is one of the most discussed questions in religious studies and has drawn the attention of many religious and non-religious scholars. To answer this question، many approaches have been created including pluralism. This approach is usually along with the name of John Hick، the contemporary religious philosopher، therefore his philosophy and theology is noticeable. In addition، Hick claims that some mystics before him، such as Ibn-Arabi، have had pluralistic approach to religion. This claim of Hick is first studied in this article and then the mystical view of Ibn-Arabi regarding religious unity and plurality and its bases (unity of existence، manifestation of the Divine Names) are explained.
خلاصه ماشینی:
"نقد دیدگاه هیک هیک با به کارگیری اصطلاح«واقعیت مطلق»در تبیین نظریهء خود و بیان این نکته که از دیدگاه دینی به ویژه عرفای ادیان،واقعیت مطلق،وصفناپذیر و غیر قابل بیان بوده و به کشف و شهود انسانی درنمیآید و آنچه به ادراک و تجربهء بشری درمیآید برداشت انسانی از واقعیت و تجلیات و ظهورات آن میباشد،درصدد است نشان دهد که همهء ادیان در واکنش به حق واحد و یگانه پدیدار گشتهاند و لذا آموزهها و اصولی که موجب منازعات و عدم تساهل دینی میشوند،جنبهء عارضی و نه ذاتی ادیان هستند.
ابن عربی و وحدتگرایی دینی گرچه پلورالیسم دینی آنگونه که امروزه برای بسیاری از مردم،به ویژه دینپژوهان مسئله است،برای ابن عربی به عنوان مسئله مطرح نبوده و لذا درصدد ارائه نظریهای در باب دین و یا مبنایی عقلانی برای تکثر ادیان نبوده است،در عین حال وی در پی آن است که واقعیت را چنانکه هست تبیین نماید؛از این جهت،مباحث و مطالبی را مطرح نموده است که براساس آنها میتوان دیدگاه وی دربارهء کثرت دینی و تبیین و سر پیدایش تکثر را بیان کرد.
ابن عربی در دنبالهء گزارش داستانگونهء خود میافزاید:پدیدهها(اعیان ممکنات)بار دیگر،امیدوارانه رو به اسمای الهی کردند و ترس خویش را با آنها در میان نهادند؛ ترس از اینکه مبادا این اختلاقها و چندگانگیها،بر ظهور آنان اثری ناروا بگذارد؛ یعنی میترسند که دوباره به حالت«هست-نیستی»(وجود-عدمی)باز گردند که در آغاز داشتند:«ای اسما اگر حکم شما بر پایهء میزانی معلوم و قانونی مرسوم بنیاد میداشت و پیشوایی میداشتید که به او حکم شما بر پایهء میزانی معلوم و قانونی مرسوم بنیاد و ما نیز اثرگذاریهای شما را در خودمان پاس داریم،هم برای شما بهتر بود و هم برای ما»."