چکیده:
تحقیق در مورد نهضتهایی چون قرامطه کاری دشوار است؛به این دلیل که اولا جنبش قرمطیان برای مصون ماندن از اذیت و آزار دستگاه حکومت،جنبشی به غایت سری بود،ثانیا چون این نهضت بر خلاف اهداف حکومتهای وقت حرکت میکردند،مورخان و نویسندگانی که از دیدگاه هیأت حاکم بدانان مینگریستند و آنان را ارزیابی مینمودند،گاهی دربارهء آنان سخنانی به دور از حقیقت و قضاوتهایی مغرضانه مطرح میکردند.این مقاله با تکیه بر منابع جدید سعی میکند حتی المقدور به تبیین این قیام بپردازد.
خلاصه ماشینی:
کارل بروکلمان در تاریخ دول و ملل اسلامی مینویسد32:شخصی به نام حمدان قرمط(این کلمه گویا آرامی است و معنی آن معلم و پیشوای مخفی و سری میباشد)برای مریدان خود مجمعی ترتیب داد و آن را دار الهجره نامید و لقب قرمط به تمام افراد این فرقه اطلاق شد و جمع آن را قرامطه گفتند.
اما باید خاطرنشان ساخت که قرامطه در گوشت و خون و عقیده خود همان اسماعیلیان هستند و لفظ قرمطی پیش از حمدان وجود داشته است و اهل دمشق این نام را بر تمام معتقدان به مذاهب اسماعیلی اطلاق میکردهاند.
میگویند که این اصطلاح اصلا در مورد هواداران و پیروان حمدان قرمط به کار میرفت؛حمدان یکی از رهبران فرقه اسماعیلی در سواد کوفه بود که کنیهاش قرمط(و نیز قرمطویه)در منابع مختلف به مفهوم کوتاه پا و سرخ چشم آمده است.
خواجه نظام الملک نیز در مورد آغاز قیام قرامطه مینویسد14:و موسی بن جعفر محبوس بود و مبارک دعوت خویش در نهان میبرزید تا در سواد کوفه پراکنده کرد.
دکتر محمد جواد مشکور،مترجم فرق الشیعه،در ذیل همان صفحه به نقل از کتاب المقالات و الفرق اشعری آورده است که قرامطه از فرق اسماعیلیه هستند که پیروان مردی خوزستانی به نام قرمطویه یا حمدان قرمط بودند.
چنانکه عبد الرفیع حقیقت میگوید44: از وقتی که نخستین دعات اسماعیلی در اهواز مستقر شدند و آغاز دعوت برای امامت محمد بن اسماعیل و اولاد او کردند،یکی از مبلغان خود را به نام حسین اهوازی به سواد کوفه فرستادند.