خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) ژوزف پاژستکا ترجمه:بابک قهرمان ابعاد اجتماعی توسعه(2) تجزیه و تحلیل اقتصادی و فرایند توسعه اجتماعی عقاید بدبینانه بعضی درباره اقبال و یا امکان پیشرفت اقتصادی کشورهای در حال رشد،اغلب از بعضی روشهای متداول تجزیه و تحلیل اقتصادی نتیجه میشود.
فرضیات نهفته در این مدلها و اثری که آنها بر روی رابطه متقابل عوامل توسعه و بالاجبار،بر روی سیاستهای توسعه میگذارند،در فهم مسائل توسعه اقتصادی و روشهای برنامهگذاری اهمیت بسیار دارند.
بگذارید ابتدا به بعضی از نتایج ضمنی استدلالهائیکه باتوجه به- مجموعههای بزرگ عوامل اقتصادی(یعنی تولید ملی و غیره)و بکمک مدلهای توسعه مشابه مدلهای فوق الذکر،بدست آمدهاند،اشاره کنیم.
آیا مثلا یک کاهش ده درصد دستمزدهای یک کشور واحد«ناگوار»است؟ اندازهگیری و ارزیابی اختلاف بین سطوح اقتصادی و اتخاذ تصمیم در مورد تغییرات آتی،فقط در بحثهای سیاسی بینالمللی دارای اهمیت نیستند، بلکه بعلت ضرورتی که در آیندهنگری و تعریف هدفهای سیاستهای توسعه اجتماعی و اقتصادی داخلی کشورها دارند،حائز کمال اهمیت میباشند.
زیرا که این طرز تفکر،یعنی روشهای ساده شده و ابتدائی تجزیه و تحلیل اقتصادی مانع بزرگی در سر راه درک فرایند توسعه و عملی شدن سیاستهای توسعه است.
و چون این-یعنی فرایند توسعه-پدیدهای اجتماعی است که از روابط بین انسانها و نهادهای(موسسات)اقتصادی تاثیر میپذیرد،باید آنرا از دیدگاه خاصی دید و در تعیین سیاستهای توسعه از بعضی عوامل بخصوص استفاده جست.
این جنبهها،بخصوص در مورد کشورهای در حال توسعه،که تغییرات اجتماعی-نهادی ریشهدار عامل مهمی در نوسازی اقتصادی آنهاست، بسیار ضروری است.
بنابراین،بهداشت،آموزش بهتر،تولید فراوانتر و توسعه و گسترش مهارتها،دانش و فرهنگ فقط هدفهای موجه اجتماعی نیستند،بلکه، قابلیتهای جسمانی،استعدادها و ظرفیت انسانها را که برای رشد اقتصادی اهمیت فراوان دارند،نیز بهبود میبخشند."