چکیده:
در اوایل سده دوم هجری، صوفیه با استفاده از زهد افراطی، تفسیر به رای و تاویلهای بدعتگرایانه و بهره برداری از اندیشهها، آداب و سنتهای رایج دیگر ادیان در جوامع سنی مذهب شکل گرفت. ازعوامل رشد و بالندگی آن در جامعه علاوه بر ظاهری معنوی گرا، باید به ارتباط صمیمی باسران حکومتها، درباریان و در سده اخیر با بیگانگان اشاره کرد. این جریان در فرایند تاریخ خود به شاخهها و انشعابهای متنوعی تقسیم شد. از نقاط قابل توجه این فرقه گرایی درونی، پیوندی بود که برخی با مذهب تشیع ادعا کردند. نعمتالله ولی از برجستگان این ارتباط بود که با تشکیل سلسله موروثی و حمایت بیدریغ شاهان دکن هند از فرزندانش در خارج از ایران تقویت شد. نماینده دوازدهمین جانشینش در عصر قاجار فعالیت مجددی را در ایران آغازکرد و سر انجام بعد از چند دهه، مسند قطبی در گنابادی موروثی شد. از ساختار معرفتی این حزب تسلیم محض گروندگان در برابر اقطاب و مشایخ سلسله وهمچنین جایگاه فوق العاده و غیر قابل تصوری است که برای قطب مطرح میکنند.
At the early of second century of Hejra, Sufism, using extreme asceticism, heretically interpreting according to one`s own will and using current teachings of other religions in Sunni societies appeared. In addition to its being apparently spiritualist, other agents such as close relation to the royal court and in the last century, to foreign powers should be referred to. Sufism during its historical gradual progress divided into various ramifications.
A considerable point in this ground was the relation claimed by some ramifications to Shiism. The prominent figure claiming this relation was Neamatolla Vali who was strengthened in result of forming a hereditary chain and supporting by the kings of Dakan in Hind. At the time of Qajar, the deputy of his twelfth successor began another stage of activity in Iran and finally after several decades, the degree of sufi highest leader became hereditary in Gonabad. Pure commitment to the leaders of the chain and the extraordinary position for them are the teachings that followers should fully agree with.
خلاصه ماشینی:
، 56) ابن عربی در تأثیر بینش و اندیشه رهبانان مسیحی بر صوفیه در کتاب محاضرات ابرار آورده است که برخی صوفیان مسلمان با بسیاری از راهبان مسیحی دیدار و با آنها حتی در کارهای دین مشورت میکردند چنان که یکی از صو فیان به نام عبدالواحد بن زید در اشعارش چنین میگوید: مواعظ رهبان و ذکر افعالهم و اخبار صدق عن نفوس کوافر (بدوی، 34-33) به نوشته دکتر غنی<FootNote No="46" Text="-به باور دکتر غنی درقرن اول مسلمانان با رهبانان مسیحی آشنایی داشتند اما بعدازقرن دوم برخی آثار هندویی وبودایی به عربی ترجمه شد وچیزهایی راجع به تصوف عملی یعنی ترک دنیا وشرح عادات ورسومی اقتباس کردند.
ق از طرف دوازدهمین قطب این سلسله در دکن هند (شاه علی رضا) شخصی به نام سید معصوم علیشاه برای تبلیغ و نشر اندیشههای نعمتاللهی به ایران و عراق مأمور شد.
مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه دراین مورد مینویسد :بیان السعاده فی مقامات العباده با هزینه یاران ملا سلطان محمد گنابادی خراسانی در جلد بزرگی در سال 1314 در تهران به طبع رسیده و انان معتقدند که این تفسیر از آن پیشوا و مرشد آنان است ولی دانشمند معاصر سید حسین قزوینی حائری به من اطلاع داد که این تفسیر مورد دستبرد واقع شده است و میرساند که تمام کتاب تالیف او نیست چرا که در اول کتاب از وجوه اعراب فواتح سور از حروف مقطعه در آن آورده و ترکیباتی که ذکر نموده تماما در رساله شیخ علی ابن احمد مهائمی کو کنی (776-835 ه.