چکیده:
بحث از حجیت ظواهر آیات در حقیقت گفتگو از اصل حجیت آیات است زیرا اگر
ظواهر آیات حجت نباشد، نظر به اینکه نصوص بسیار کم است، از آیات به عنوان دلیل
اصلی احکام چیزی باقی نمیماند تا در استنباط احکام شرعی بدان استناد شود. حجیت
ظواهر آیات قرآن مجید همچون ظواهر سنت و سایر امارات ظنی به دلیل معتبر قطعی
نیازمند است تا با ترتیب صغری و کبرای منطقی بتوانیم به مطلوب قطعی دست یابیم. به
عبارت دیگر ظواهر آیات دلیل ظنی است و دلیل ظنی مادامی که مستند به دلیل قطعی
نباشد، حجت نیست، لذا باید دلیل قطعی بر حجیت آن وجود داشته باشد تا استناد به
ظواهر آیات، صحیح باشد. مهمترین دلیل بر حجیت ظواهر، سیره عقلاست.
خلاصه ماشینی:
"انصاری (فرائد، 1/58) درباره روایاتی که در منع از عمل به ظواهر آورده شده میگوید: یک، اخبار مذکور، از عمل به ظواهری که معنای واضح و روشنی دارند، منع نکرده است و شامل فرضی که شخص از ناسخ و مخصص و وجود قرینه بر اراده خلاف ظاهر تفحص نموده و به آنها دست نیافته است، نمیشود، تا تفسیر به رأی محقق شود زیرا هیچیک از عقلا اگر در نامه مولایش ببیند که امر فرموده به چیزی، به هر زبانی که باشد و به آن عمل کند، این عمل را تفسیر نمینامد، زیرا تفسیر کشف قناع است.
صاحب فصول در اینباره میفرماید: اگر الفاظ قرآن کریم فینفسه و بدون تفسیر از سنت، دلالت بر مقصود و مراد نکند، معجزه بودن قرآن متوقف میشود بر ورود تفسیر ظهورات قرآن زیرا پیداست که بارزترین وجوه اعجاز قرآن، اشتمال آن بر فصاحت و بلاغت است که در گنجایش طاقت بشری نیست، بهطوری که فصحای عرب بدان اعتراف نموده و از معارضه با آن اظهار عجز کردند و شکی نیست که این فصاحت و بلاغت تمام نمیشود مگر با شناخت مدلولات و معانی آن و هرگز از پیامبر(ص) نقل نشده است که در مقام محاجه با اعراب، اول قرآن را تفسیر و بیان کرده باشد، بعد با آنان به احتجاج پرداخته باشد و اگر چنین اتفاق افتاده بود و شایع شده بود، حکایت آن به گوشها میرسید."