چکیده:
این مقاله به بررسی ابزارها و شیوه های بسیج و اقدام سیاسی در نهضت تنباکو با هدف شناخت بیشتر تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر و نحوه عملکرد آن ها می پردازد. سوالی که در این مقاله مطرح شده این است که: فعالان نهضت تنباکو از چه ابزار و شیوه هایی برای بسیج و اقدام سیاسی بهره گرفته اند؟ فرضیه مولفان عبارت است از: در نهضت تنباکو، از شب نامه، سخنرانی در مساجد و منابر، صدور فتاوی و پیام های تلگرافی برای بسیج مردم و از بست نشینی، راهپیمایی، تظاهرات توده ای و پاره کردن اعلامیه های شرکت به مثابه اقدام عملی بر ضد حکومت استفاده شده است. این تحقیق به روش کیفی (تحلیلی- تاریخی) و با استفاده از ابزار اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. در این تحقیق ابتدا به ابزارها و شیوه هایی را که در جهت برانگیختن و تهییج توده ها و شکل دادن به نارضایتی ها به کار بردند، و سپس روش هایی که مخالفان در نهضت تنباکو برای پیشبرد مقاصدشان از آن ها استفاده نموده اند، پرداخته شده است.
نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که به دلیل ضعف بنیادی حاکمیت قجری و هوشمندی در انتخاب شیوه ها و حضور مولفه های ایمانی و اعتقادی، نهضت تنباکو توانست به اهدافش نایل یابد.
خلاصه ماشینی:
"محتوای مقالات فوق نشان میدهند که در ابتدا انتقاد مخالفان نه صرفا با قرارداد تنباکو، بلکه با بیقانونی و کلا با نظام استبدادی حکومت قاجار برخاسته است اما اندکی بعد از اخراج سید جمال الدین اسدآبادی، مخالفت با دولت رفته رفته هرچه بیشتر متوجه قضیه امتیاز تنباکو شد و روزنامه اختر در بیداری و بسیج تودهها نقش اساسیتری بر عهده گرفت.
با این وجود همین برخوردهای توأم با تهدید از طرف حکومت نه تنها باعث نشد که مخالفین دست از درخواستها و مطالباتشان بکشند بلکه در برابر رژیم استبدادی روش مبارزهی جدیدی را آغاز کردند که این اقدامها، مرحلهی نوینی از مبارزات را در تاریخ نهضت تنباکو رقم زد؛ مهمتر از همه این که اقدام دسته جمعی به صورت ارسال نامههای اعتراضی به حکومت قاجاری برای نخستین بار در تاریخ ایران در نهضت تنباکو وارد چنتهی مردمی کنش جمعی قرار گرفت و از آن به بعد در بیشتر اقدامهای سیاسی- اجتماعی نیز مورد استفاده قرار گرفت.
در نهضت تنباکو نیز بعد از آنکه پیام اعتراضات اولیهی مردم و علما نسبت به انحصار تنباکو از جانب شاه و عوامل انعقاد این قرارداد، پاسخ بایسته و مثبت دریافت نکرد، معترضان مصمم و مبارز و معتقد به خلاف بودن این قرارداد به چاره اندیشی و تفکر برای یافتن راهکارهای تداوم مبارزه تا نیل به مقصود نهایی برخاستند و در نهایت تاکتیک جدیدی به نام بست نشینی را اتخاذ کردند.
بعد از اعتراض تجار اصفهان پیرامون الغای قرارداد انحصار و تهدید از سوی ظلالسلطان حاکم شهر، علمای شهر اصفهان وارد عمل شدند و برای پایان دادن به کار شرکت رژی چاره را در آن دیدند که «مسلمانان ایران بالمره از استعمال دخانیات ممتنع کنند تا باب داد و ستد این اجناس در مملکت یکسره مسدود گردد»(کربلایی، 1373، ص 56)."