چکیده:
تصویر به آن دسته از فعالیت های ذهنی گفته می شود که در فرایند آفرینش هنری، در قوه خیال کشف می گردد. تصویر، عناصر بیگانه طبیعت را به هم پیوند می دهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به سطح «این همانی» ارتقا می دهد. این سطح از صورت بندی های خیال، فقط زمانی گریبان شاعر را می گیرد که شاعر، منطق متعارف مکالمه و مفاهمه را فاقد قابلیت لازم برای حسی کردن معانی و مضامین شهودی و انتزاعی و تجارب ناب ببیند. لذا زبان را با انحراف هنرمندانه از هنجار منطق محاوره و منطق مکاتبه که مبتنی بر دلالت مطابقی و کارکرد ارجاعی است، خارج می سازد و در سطح کارکرد شاعرانه بازسازی می کند.
هر گاه انحراف غایتمند از هنجارها و قواعد حاکم بر زبان معیار صورت پذیرد، هنجارگریزی پدید می آید. این پژوهش بر آن است از رهگذر هنجارگریزی تصویری، تحول آرایه های زیباشناختی در شعر معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص گرداند که شاعران معاصر تا چه حد با استفاده از تصویرسازی های ادبی و آرایه های زیباشناختی از اشیا و پدیده ها عادت زدایی می کنند و به کلامشان صبغه هنری می بخشند. آیزر از نظریه پردازان نظریه دریافت، آگاهانه تاکید نهادن بر جنبه های زیباشناختی اثر را که موجب کثرت معنایی و هنجارگریزی تصویری می گردد بر می گزیند.
Image is attributed to the set of mental activities which occur through one’s imagination power in the course of creation. It relates the nature’s unrelated elements together، and creating a common perception and understanding، raises the relationship between the nature and human from the level of “This is not that” to the level of “This is the same as that”. Such a level of imagination grasps a poet only the time when he finds the common logic of dialogue and persuasion incapable to express sensibly the intuitive abstract meanings or contents and the idiosyncratic experiences. Therefore، deviating artistically from the norms of the logic of written or spoken communication which is based on the referential function of the language، the poet reconstructs the language at the level of its poetic function.
Only the intentional deviations from the norms and rules that govern the language، are relevant. Regarding the deviations from the norms of imagery، the present research is to study the changes in the aesthetic figures of the contemporary poetry so that it will explore to what extent the contemporary poets defamiliarize the objects or phenomena and make their works poetic by using literary imageries and aesthetic figures. Iser who is considered as one of the theorists of the perception theory adopts the view of conscious emphasis on the aesthetic aspects of a work، which results in the extended meanings and deviations from the norms of imagery.
خلاصه ماشینی:
تصویر در شعر، به یاری عناصر گوناگونی پدید میآید که در آن، مجموعهای با هم ترکیب میشوند و حالتی محسوس برای مخاطب یا خواننده به وجود میآورند؛ به گونهای که مفهوم و معنایی که در پس هر تصویر قرار میگیرد، از رهگذر درک و احساس و تجسم، به صورت غیر مستقیم به او انتقال مییابد و با عواطف وی در هم میآمیزد و سبب لذت ادبی میگردد.
در این پژوهش بر آنیم تا از رهگذر هنجارگریزی تصویری، تحول آرایههای زیباشناختی در شعر معاصر را مورد بررسی قرار دهیم، تا نشان دهیم که اگر چه بسیاری از تصاویر شعری شاعران معاصر، تصویرسازی نخستین نیست، اما آنها گاه در سطح تشبیه و استعاره و گاه در حیطهی نماد و تشخیص و حس آمیزی، دست به هنجارگریزی میزنند.
حمید مصدق با تشبیه «آواز مهربانی» آن هم در کوچه باغهای محبت- که خود اضافه تشبیهی زیبایی است- به «شکوفههای سپید سیب» و قرار دادن وجه شبه بکر «ایثار سادگی» در این تشبیه، تصویری دلنشین را خلق کرده که سبب هنجارگریزی تصویری در این شعر شده است.
یکی دیگر از شیوههایی که این شاعربهوسیلهی آن دست به هنجارگریزی میزند و به ندرت در شعر شاعران دیگر مشاهده میشود، تشبیه مشبه به خود آن است که موجب تأکید بیشتر بر مشبه میگردد.
شاعر برای به کمال رساندن پیوند یکسانی میان مستعارله و مستعارمنه، باید تا جایی که میتواند از به کار بردن ملایمات مستعارله، عرصهی شعر خود را تهی سازد و به ذکر اوصاف و ملایمات مستعارمنه بپردازد، تا افزون بر قدرت این همانی طرفین استعاره خود، تصویر شعریش را از زیبایی ناشی از وحدت و تناسب اجزای منفرد بهره مند سازد.