خلاصه ماشینی:
"امیر ارسلان نامدار (شاپور یاسمی،4331)،یوسف و زلیخا(سیامک یاسمی، 5331)،رستم دستان،بیژن و منیژه(منوچهر زمانی،7331)و یکی بود یکی نبود(رحیم روشنیان،8331)نمونه هایی از (به تصویر صفحه مراجعه شود) فیلمهایی هستند که با اقتباس از داستانهایکهن ایرانی ساخته شدهاند و کارکردها و کنشهای جمعبندی شده توسط پراپ در آنها آشکارا دیده میشود؛به عنوان نمونه در یکی بود یکی نبود که براساس حکایتهایی از«هزار و یک شب» ساخته شده،این کارکردها و کنشها به نحو بارزی دیده میشوند.
آشکار است که فیلمهایی نظیر امیر ارسلان نامدار(هر دو نسخه به کارگردانی شاپور یاسمی،4331و اسماعیل کوشان، 5431)،حسین کرد شبستری(اسماعیل کوشان،5431)، نسیم عیار(اسماعیل کوشان،6431)،شیرین و فرهاد(هر دو نسخه عبد الحسین سپنتا،4131و اسماعیل کوشان،9431)، رستم و سهراب(دکتر شاهرخ رفیع،6331)و مانند اینها، بیآنکه در اغلب آنها تأکیدی بر ساختار درونی داستانهای حماسی و ملی شده باشد،با اقتباس و استفاده از گرده داستانهای کهن و عامیانه،کارکردها و کنشهای روایی مورد نظر پراپ درآنها با شاخ و برگهای بسیار،که سعی شده جنبههای دراماتیک نیز در آن ملحوظ شود،به کار گرفته شده است.
آغاسیان که تحصیلکرده آذربایجان شوروی و طراح صحنه زبردستی بود فیلمانه امیر ارسلان نامدار رابه شیوه نمایشنامههای روسی نوشته بود و در همان نخستین روزهای فیلمبرداری به این دلیل که نمیتواند از فضای تئاترهای روسی درآید و با فضای فیلمسازی استودیوی پارس فیلم بیامیزد،با دکتر کوشان اختلاف پیدا کرد و ادامه کار به مهندس شاپور یاسمی سپرده شد که در فیلمنامه آغاسیان دست برد و آن را به شیوهی مورد نظر خود تنظیم کرد."