خلاصه ماشینی:
"در نگاه اول اینطور میشود که جلب شدن این افراد به سینما منشأدیگرگونیهای زیادی در سینما بوده است،اما واقیعت این است که اگر آنها از پس سالها کار و تجربه در عرصه نمایش برای خود جایی باز کرده بودند، همه آنچه را که به سینما آوردند نه فقط از نمایشهای ضعیف و تنگمایهای که معمولا زیر نظر سازمان پرورش افکار و امثال احمد دهقان و نیلا کوک در تئاترهای تهران و فرهنگ اجرا میشدند فراتر نبود،بلکه به واسطه عدم تسلط بر صناعتی که سینما لازم داشت فیلمهای مهمی از کار درنیامدند.
آغازی بر اقتباسهای ادبی جدی هیچ یک از این اقتباسهای سینمای ایران را به پیش نبردند تا اینکه داود ملاپور در سال 7431 شوهر آهو خانم را براساس داستانی به همین نام از علی محمد افغانی ساخت که یکی از بهترین رمانهای اجتماعی تاریخ ادبیات ایران بود که در سال 0431 جایزه سلطنتی بهترین کتاب به آن تعلق گرفته بود.
گلستان قصد داشت براساس«تنگسیر»،نخستین رمان چوبک که دارای قابلیتهای بصری و نمایشی است،یک فیلم بلند سینمایی بسازد؛اما هیچوقت نتوانست مقدمات ساختن آن را،که مستلزم صرف نیرو و هزینه گزافی بود،فراهم کند و سرانجام قبل از سرآمدن پنج سال مهلت انقضای قراردادش با چوبک،امتیاز«تنگسیر»را در سال 0531 به علی عباسی (تهیهکننده)و نادری واگذار کرد و نادری فیلمی براساس آن رمان ساخت که در دی 2531 به نمایش عمومی درآمد و چوبک-سالها بعد-درباره فیلم نظر ناموافقی ابراز کرد که به این شرح است:«من به عباسی گفتم که این کتاب چاپ شده و اکثر مردم آن را خواندهاند."