چکیده:
مسئلهء اساسی در این پژوهش،اندیشهء توحیدی در آثار سنایی است.این اندیشه، بخش مهمی از اندیشههای اغلب عارفان مسلمان را تشکیل میدهد.نگارنده در سه بخش سعیکرده تا اندیشهء توحیدی را در آثار سنایی بیان کند.بههمینمنظور،پس از ذکر توحید و اقسام آن،در بخشاول گفته است که مراد سنایی از توحید وجودی،تأکید بر جنبهء شهودی آن است.در بخشدوم نیز ابن عربی وار، راههای معرفت الله را با بحث دربارهء مشخصههایی چون خودشناسی،اسما و صفات الهی،تشبیه و تنزیه،اقرار به خلق افعال بندگان ذکرکرده است.در بخش سوم،پنج شرطمهم را به عنوان شرطهای اصلی تحقق توحید از منظر سنایی برمیشمارد که عبارتاند از:رفع تعینات بشری،اخلاص،توکل،تفرید و تجرید. هدف از این مقاله،بررسی و اثبات امکان ستایش و شناختن و شناساندن باریتعالی است و بهگونهای که بتوان به«تشبیه در عین تنزیه»و«تنزیه در عین تشبیه»(درست به شیوهء قرآنی)قائل شد،بهویژه که عارفان بزرگ پس از وی،مانند عطار و مولوی گسترشدهندهء دیدگاه توحیدی او هستند.
خلاصه ماشینی:
"سنایی باوجود اینکه اسما و صفات پروردگار را رهبر جود و کرم او میداند و میگوید: نامهای بزرگ محترمت رهبر جود و نعمت و کرمت (حدیقه،ص 06) و از وی درخواست میکند تا از فضل و رحمتش دل و جان سنایی را محرم درک و فهم نام اوگرداند: یا رب از فضل و رحمت این دل و جان محرم دید نام خود گردان (همانجا) اما باز بیان میکند که تشبیه(اثبات صفات برای خدا)همچون نفی آن(تعطیل)،انسان را از توجه به ذات خدا بازمیدارد: هست در وصف او به وقت دلیل نطق تشبیه و خامشی تعطیل همان (ص 36) تشبیه و تنزیه راست است که سنایی همچون اهل عرفان عملی در باب ذات و صفات حق تعالی بهجای بحثونظر،بیشتر به شریعت و سنتنبوی(ص)استناد میکند(نک:دیوان، ص 253-843)؛اما پس از ناصرخسرو،بیش از شاعران دیگر به موضوعات کلامی توجه دارد.
نظیر آیاتی چون:«الرحمن علی العرش استوی»و«جاء ربک و الملک صفا صفا»(همان،ص 211؛بغدادی، ص 712-612)،اما سنایی این اعتقادات باطل را میکوبد و چنین نسبتهای ناروا را به حق تعالی ناشایست میداند و ضمن تأویل متشابهات و رد هرگونه اثبات جا و مکان برای خدا میگوید: ای که دربند صورت و نقشی بستهء استوی علی العرشی صورت از محدثات خالی نیست درخور عز لا یزالی نیست ز آنکه نقاش بود و نقش نبود استوی بود و عرش و فرش نبود استوی از میان جان میخوان ذات او بستهء جهان مدان کاستوی آیتی ز قرآن است گفتن لا مکان ز ایمان است عرش چون حلقه از برون در است از صفات خدای بیخبر است (حدیقه،ص 56) سنایی در باب وحدتوجود،همچون ابن عربی به جمع تشبیه و تنزیه معتقد است،باید گفت:ظهور حق در ممکنات در حکم تقیید او و مستلزم تشبیه است و بطون حق که مرتبهء اطلاق ذاتی اوست،مستلزم تنزیه است،پس نه تشبیه به صرف درست است و نه تنزیه محض."