چکیده:
رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس خود تاکنون تلاش نموده تا افکار عمومی جهانیان را در دو جهت سوق دهد: ابتدا به موضوع یهودی ستیزی و هولوکاست و ایجاد گناه دائم درمیان سایر ملل به جهت رفتار اروپاییان درمقطع خاصی از زمان باایشان، وسپس تلاش درجهت مصمم نشان دادن خود به ایجاد ملتی یکپارچه و متحد از یهودیان سراسر جهان حتی به قیمت اشغال زورمدارانه سرزمینهای دیگران. این هدف، مستلزم نمایش روحیه ای قوی، باصلابت، خشن و هدفمند ازسوی سردمداران این رژیم بوده است که به طبع آن بتوانند اطمینان یهودیان سراسر جهان را برای مهاجرت به ارض موعد را جلب نمایند. با این انگیزه حکام اسرائیل سعی نمودند تا طی حدودا 60سال اخیر،تصویری جذاب، متحدو یکپارچه از جامعه مهاجران یهودی ساکن در سرزمین های اشغالی و همچنین ساختارهای حکومتی خود ارائه دهند.اما واقعیت نشان از آن دارد که اختلافات، دودستگی ها وتفاوتها ی ریشه ای در منافع، جامعه اسرائیل را به شدت فراگرفته و ازدرون آن را در خطر فروپاشی اجتماعی-سیاسی قرار داده است. دراین مقاله نویسنده سعی دارد تا درحدامکان به برخی از معضلات داخلی وهمچنین به تاثیرات خیزش مردمی در خاورمیانه برروی امنیت و ثبات اسرائیل بپردازد. سوال اصلی پژوهش آن است بیداری اسلامی ونابرابریهای اجتماعی جامعه اسرائیل چه تاثیری برامنیت ثبات این رژیم دارد ؟ پاسخ این سوال و در واقع فرضیه اصلی پژوهش آن است که با توجه به موقعیت جغرافیایی اسرائیل و شرایط داخلی این رژیم مسائل و چالش های موجود در بلندمدت، باتوجه به حوادث اخیردر جهان عرب و بیداری اسلامی در منطقه چالش های امنیتی گسترده ای را متوجه امنیت ومنافع اسرائیل می نماید. لذا در این پژوهش پس از طرح چارچوب تئوریک، ابتدا به بررسی جایگاه وتاریخه تشکیل اسرائیل و سپس به برسی وضعیت اجتماعی و ساختار اقتصادی و به طور کلی اوضاع داخلی اسرائیل پرداخته می شود. درادامه به برسی بیداری اسلامی و تاثیر آن برسرائیل می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"«تاثیر بیداری اسلامی خاورمیانه ونابرابریهای اجتماعی جامعه اسرائیل برامنیت و ثبات این رژیم» دکتر محمد علی بصیری1 صدراله حسنی بلیانی2 چکیده: کلید واژه: 1-استادیار و عضو هیت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان 2-دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان مقدمه: اسرائیل سرزمینی متشکل از یهودیان حدود صد کشور جهان است که هر کدام اشکال هویتی ویژة کشورهای محل سکونت قبلیشان را دارند.
(Adlalah, 2011:12) اما در همان حال که شکاف های اقتصادی- اجتماعی میان طبقۀ کارگر اسرائیل، به مثابۀ یک کل واحد، و حاکمیت سرمایه داری بیش از پیش آشکار شده ، تبعیض در درون طبقۀ کارگر (به خصوص میان کارگران یهودی و عرب) نیز حالتی حاد به خود گرفته است.
این در حالیست که سیاست های خصمانه اسرائیل علیه فلسطینیان ساکن در سرزمین های اشغالی نیز باعث افزایش فقر در میان مردم فلسطین شده است، گزارش اتحادیه حقوق شهروندی "ACRI" نشان می دهد که از هر چهار کودک فلسطینی سه کودک در فقر زندگی می کنند، آژانس امداد و کار آوارگان فلسطینی "آنروا" نیز نسبت به وضعیت بد معیشتی بیش از یک و نیم میلیون نفر از ساکنان نوار غزه هشدار داده و میزان بیکاری در میان ساکنان منطقه را بیش از 40 درصد اعلام کرده است.
تضاد طبقاتی و اختلافات هویتی میان جوانان اسراییلی و همچنین یهودیان عرب ساکن اسراییل تاحدی افزایش یافته است که می تواند به عنوان عامل ایجادگننده سرخوردگی نسبی در بعد داخلی و جامعه اسرائیل مطرح شود مسئله دوم، موضوع تشکیل دولت فلسطین است که با پیگیری مقامات تشکیلات خودگردان قرار است در ماه آینده مجمع عمومی دربارۀ آن تصمیم گیری کند."