چکیده:
از دههء 1970،توجه بسیار زیادی به تلفیق کار و آموزش شده است و الگوهای متعددی مانند کار آموزی،کار ورزی،کارگاهی و باز دید از محل کار،سازمان دهی شدهاند.هدف همهء این الگوها آماده ساختن دانش آموزان،برای دنیای کار است.به وجود آمدن این الگوها در سه دههء اخیر با توسعهء مداوم مفهوم ارتباط بین کار و آموزش همراه بوده است.تا پایان قرن بیستم،چهار الگوی مختلف را برای برقراری ارتباط بین صنعت و آموزش میتوان تشخیص داد.هریک از این الگوها در مراحل گوناگونی همراه با تحول و توسعهء مفهوم تلفیق کار و آموزش به وجود آمدهاند.به عبارت دیگر،توسعه و تحول این مفهوم در چهار مرحله قابل بررسی است. این مقاله،با استفاده از منابع اصلی و به روش مطالعهء اسنادی(کتابخانهای)و تحلیل جنبههای عملی و به کار برده شده،به کشف،توصیف و طبقهبندی الگوهایی پرداخته است که طی سه دههء اخیر برای ایجاد ارتباط بیشتر بین مدرسه و محیط کار به وجود آمدهاند.این الگوها با عنوانهای«معلم محور»«دانش آموز محور» «برنامه محور»و«بازار محور»معرفی شدهاند.همچنین باتوجه به توسعهء سریع و همگانی شدن فناوری اطلاعات در آغاز قرن جدید و ظهور پدیدهء«مدرسهء مجازی»و یادگیری الکترونیکی،پیشبینی شده است که رویکرد جدیدی با عنوان«ارتباط الکترونیکی بین کار و آموزش»در حال شکلگیری است. مقاله نتیجهگیری کرده است که به کارگیری هریک از این الگوها مزایا و معایبی دارد و ممکن است به تنهایی یا ترکیبی از آنها به کار برده شوند.بههرحال،استفاده از این الگوها فرصتهایی،هم برای صنعت و هم برای مدرسه فراهم میآورد تا بتوانند، رابطهء نزدیکتری با یکدیگر برقرار کنند.در پایان به کاربرد این الگوها در آموزش فنی و حرفهای ایران پرداخته شده و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله،با استفاده از منابع اصلی و به روش مطالعهء اسنادی(کتابخانهای)و تحلیل جنبههای عملی و به کار برده شده،به کشف،توصیف و طبقهبندی الگوهایی پرداخته است که طی سه دههء اخیر برای ایجاد ارتباط بیشتر بین مدرسه و محیط کار به وجود آمدهاند.
بنابراین در مورد جنبههای نظری موضوع،به توضیحی که در مقدمه آمد،اکتفا شده است،اما فعالیتهایی را که طی سه دههء اخیر در آموزش فنی و حرفهای کشورها،به ویژه استرالیا برای ایجاد ارتباط بین مراکز آموزشی و محیط کار،به منظور آماده ساختن دانش آموزان برای کار صورت گرفته،مورد توجه و بررسی قرار دادهایم.
و نکتهء آخر اینکه تا چهاندازه دانش آموزان از طریق شنیدن مطالبی راجع به محیط کار توسط معلمان خود یا حتی خبرگان صنعت که به مدرسه میآیند،قادر خواهند شد با محیط واقعی کار آشنا شوند؟ چنین مشکلاتی موجب شد،احساس نیاز بیشتری به توسعهء مفهوم ارتباط بین آموزش و کار به وجود آید.
مزایای این الگو،در زمینهء ایجاد ارتباط نزدیک بین آموزش فنی و حرفهای و صنعت به شرح زیر است: توجه جدی به رابطهء صنعت و آموزش از طریق روشهایی همچون تجزیه و تحلیل شغل؛ ایجاد فرصت برای مشارکت نمایندگان و خبرگان صنعت در برنامهریزی درسی آموزش فنی و حرفهای؛ مرتبط ساختن برنامهریزی درسی با نیازهای صنعت؛ تشویق بخشهای مهم صنعتی و اتحادیههای کار فرمایی و کارگری به ایجاد استاندارهای آموزشی مورد نیاز خود؛ قرار دادن معلمان و برنامه ریزان درسی و آموزشی در جریان تحولاتی که در بخشهای اقتصادی رخ میدهد؛ تشویق بخش اقتصادی به بهرهبرداری از امکانات و تجهیزات موجود در صنایع و خدمات برای آموزش؛ فراهم آوردن فرصت کسب تجربهء کاری برای معلمان و کار آموزی برای دانش آموزان."