خلاصه ماشینی:
"انبوه مدارک و منابع علمی موجود –که عمدتا در دو دهة اخیر تولید و عرضه شده است- زیرساخت محکم و استواری را، به لحاظ نظری، فراهم ساخته است؛ که در سایة استلزامات آنها، توجه و اهتمام عملی به تربیت هنری در نظامهای آموزش و پرورش، امری خردمندانه و بالعکس، بیتوجهی و بیمهری به آن، سیاستی غیرهوشمندانه و نابخردانه قلمداد میشود.
در دورههای پیشین، توجه به هنر در اکثر نظامهای آموزشی دنیا، نوعی سهلانگاری تربیتی و غفلت نسبت به استانداردهای جدی عملکردی تفسیر میشد، و از برنامههای درسی به دلیل عدم اهتمام کافی به آموزش دروس اساسی و پایه، انتقاد میشد.
سیاستگذاران نظام آموزشی در کشور ما، باید با عنایت به حقیقت تربیت هنری و آثار فراگیر آن، به ضرورت ارتقای جایگاه هنر در برنامههای درسی بیش از پیش توجه و از کوششهایی که در این زمینه به عمل میآید پشتیبانی کنند."