چکیده:
در این مقاله بر آنیم تا مساله ایمان و اختیاری بودن آن را بررسی کنیم. مراد از اختیار آن است که انسان راه ها و گزینه های گوناگونی را پیش روی داشته باشد و با بررسی و سنجش آنها راه یا گزینه مطلوب خود را برگزیند. بنابراین بررسی، تصمیم گیری و انتخاب سه عنصر اساسی اختیار محسوب می شوند.
بر این اساس می توان گفت: که اشاعره ایمان را امری غیر اختیاری و آن را تفضل و عطای الهی می دانند. از نظر آنان ایمان لطف حق است و انسان تنها وظیفه دارد لطف و عطای حق را استجابت کند. اما امامیه بر خلاف اشعریان، بر اختیاری بودن ایمان تاکید و در دیدگاه خود به دلایل متعدد عقلی و نقلی استناد می کنند. از نظر امامیه هر فعل اختیاری دارای حداقل سه عنصر آگاهی و شناخت، میل و گرایش و قدرت و توانمندی است. آنها در هر موردی از سه عنصر، شواهدی از آیات و روایات را می آورند.
خلاصه ماشینی:
"در مورد دستهی اول آیات گفته شده است که آگاهی خداوند از این که کسی کارنیک و یا بدی را انجام میدهد به معنای تحقق بیقید و شرط آن فعل در خارج نیست؛بلکه به معنای رویدادن آن کار با حفظ کلیهی قیود و شرایط آن است و از جمله اینقیود در افعال اختیاری انسان،انجام آن کار از روی سنجش،گزینش و تصمیمگیری استو در مورد آیات دستهی دوم میگوییم که ارادهی خدا در عرض انسان نیست و جایاراده و خواست او را نمیگیرد،به آن معنا که خدا به جای ما اراده کند و انجام دهد؛بلکهمعنای آیاتی از آن نوع این است که ما در افعال خود مستقل و بینیاز از خدا نیستیم وعلاوه بر این که اراده و تصمیم ما در انجام کار مؤثر است،اذن،تقدیر و خواست خدا درسطح بالاتری مؤثر است،یعنی عمل ما در طول اراده و خواست خداست به عبارت دیگر،خواست خدا آن است که کارهای ما با اختیار خودمان انجام گیرد و اگر او نمیخواست،ارادهای نمیداشتیم یا ارادهی کا تأثیری نداشت.
5. اختیاری بودن ایمان از نظر خود کفار:{/«و إذ قیل لهم آمنوا بما أنزل الله قالوا نؤمنبما أنزل علینا و یکفرون بما وراءه و هو الحق مصدقا لما معهم قل فلم تقتلون أنبیاء الله منقبل إن کنتم مؤمنین»/}«و چون به آنان گفته میشود به این کتاب آسمانی(قرآن)ایمانبیاورید،میگویند:ما فقط به آنچه که بر پیامبر خودمان نازل شده ایمان میآوریم و غیرآن را-با آنکه حق مؤید همان چیزی است که با آنان است-انکار میکنند(بقره،91)این آیه به روشنی بیانگر آن است که کفار نیز ایمان را امری اختیاری میدانند."